متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


به نام خدای بسیار جالب و قشنگ که صورت منو به این زیبایی نقاشی کرده{7}

فرا رسیدن ماه اصلی سال که بهش کبیر الماه ها میگن، اسفند رو به همتون تبریک میگم:vaa

دوستان عزیز خاطرات یا سوتی هایی رو که دوستای عزیزمون فرستادن رو باهم میخونیم

متن ها بدون اسم شرکت کننده ها تو بلاگ شرکت داده شده،چرا؟

چون قراره بخونید ونظر سنجی بشه و توی بلاگی جداگانه اسم شرکت کننده ها به ترتیب

رای های داده شده آوورده بشه

دوستان دقت بفرمایید کسی که بیشترین رای رو بیاره نفر اول شناخته میشهB-)

 

حرفم نباشه وضع تورم خرابه

دوستان خواهشا با دقت بخونید ، مطمئنا خسته کننده نیست;)

_________

خاطره نفراول:

اول اينکه من دسشويي ک ميرفتم همش مصيبت داشتم،نميدونستم کدوم وري بشينم:2سوت

دوم من عاشق بوي فيلتر سيگار بودم{m7}

سوم من ب طرز وحشتناکي اصرار داشتم کليد برق رو تو حالت تعادل نگه دارم{6}

چهارم اينکه همش روز اول عيد کفشمو خاکي ميکردم ک برق نزنه خجالت

ميکشيدم کسي بفهمه تازه خريدمشX_X

 

*

نفر دوم:

آبرو ريزي اول: من حدودا 11سالم بود ميرفتم خونه ي يکي از فاميلامون

که بيشتر وقتا بچه هاي فاميلاي ديگه هم اونجا بودن باهم بازي کنيم من يه بار بخاطر

بازي زياد خسته شدم رفتم سر يخچال آب بخورم ديدم توي درِ يخچال

قرص هست که اسم روزهاي هفته روش نوشته بود منم قرص همون روزو ميخوردم{23}

ولي به هيشکي نميگفتم و ميرفتم پي بازي و براي مدت يک ماه حدودا بيشتر روزها

ميرفتم اونجا و قرص هاي همون روزي که اونجا بوديم رو ميخوردم و فکر ميکردم خيلي با برنامه تر

از بقيه هستم و انرژي هرروز رو با قرص مربوط به همون روز تامين ميکنم{33}

بعد بزرگتر شدم فهميدم واي واي واي{43}

رسوايي دوم: من 8سالم بود ميرفتم تو مرغ دوني مرغارو زيرچشمي نگاه ميکردم{p1}

بعد يکيشونو ميگرفتم ببينم از کجاشون جيش ميکنن...


خاااااک بر سري سومممم: من کلاس سوم بودم شياف رو که توي بسته ي

زر ورقي شيک بسته بندي بود ميخوردم و يه بارم به دوستام نشون دادم و ميگفتم من

شکلات موشکي ميخورم دلتون آب ، اون بي شعورا هم نميدونستن که بگن آقا نخور ...

بعد فهميدم محل طريق استفادش دقيقا اون پايين ماييناست دقيقا مخالف دهنه{41}

 

*
نفر سوم:

يکي از کاربراي سايت يه سري گفت فردا عمل قلب باز دارم کلي التماس دعا دادن براش فردا

بعد از ظهرش اومد سايت از تک تکِ بچه ها تشکر کرد

يکي ديگه از کاربرا هم يه بار قلبش وايساده بود رفته بود بيمارستان بستري،

داستان طوري شد که از صفحه چتش بايد عکس ميداد، ميخوام بگم حتي موبايل يا لبتاب

هم نبود کامپيوتر بيست کيلويي برده بود بخش:D

يه کاربري بود با هر دختري بيشتر از سه تا ديالوگ داشت براش بلاگ ميزد

تقديمش ميکرد که مثلا ما باهميم... قديما هم اينطور بود که تا يکي از اين بلاگا ميزد

همه ميومدن ميگفتن به پاي هم پير شين(مثل الان نبود بخندن) خلاصه که اين پسره

صبح يه بلاگ زد تقديم کرد به(مثلا) شهلا همه اومدن ارزوي خوشبختي و عشقتون پايدار و اينا

تا عصر با يه دختر ديگه(مثلا)سيمين اشنا شد رفت تو همون بلاگ اسم شهلا رو از پايين

بلاگ پاک کرد اسم سيمين رو نوشت...نکرد يه بلاگ جديد بزنه لامصب، خلاصه نصف

نظرا به شهلا تبريک گفتن نصفي ديگه به سيمين؛ جالبترش اينجا بود که صبح خود سيمينم

به شهلا تبريک گفته بود

 

*
نفر چهارم:

من 10 ساله بودم ميخواستم دوقلوهاي همسايمون بدزدم برا خودم {h8}دوقلوها فهميده بودن

ديگه از جلو در خونه ما رد نميشدن سه روز از صبح تا شب تو کمينگاه ميشستم {p1}تا رد بشن

منم بدزدمشون ولي نيومدن خدارحم کرد وگرنه تا الان تو زندان به جرم بچه دزدي بودم

 

*

نفر پنجم:

1.يکيش اين بود که هر زمان که مامان و بابام دعوام ميکردن فکر ميکردم

بچه واقعيشون نيستم و منو از پرورشگاه گرفتن خصوصا وقتي تو 7سالگيم داداشم به دنيا اومد

اين قضيه جدي تر شد برام، اخه نيس که به بچه کوچيک خيلي بيشتر توجه ميشه

منم ميرفتم تو فکر و يه جورايي مطمئن ميشدم که بچشون نيستم ولي از اونجايي که خيلي

شبيه مامانم بودم بعدش خودمو راضي ميکردم که دارم اشتباه ميکنم

2. يکي ديگه از مسائلي که فک کنم هممون باهاش خاطره داريم اينه که وقتي بزرگترا ميخواستن

برن بيرون و نميخواستن بچه کوچيک با خودشون ببرن ميگفتن داريم ميريم امپول بزنيم

البته بنده فقط يکي دوبار با اين ترفند گول خوردم بعد اون يکي دوبار مچشون رو گرفتم و هربار که

برميگشتن چشمم به دستشون بود و ميديدم که وسيله دستشونه يا تو کيفشونه

و ميفهميدم رفتن خريد خلاصه که همون يکي دوبار شد فقط

بعدش يا نميرفتن يا اگه ميرفتن منم بايد ميرفتم يا اينکه يه ترفند ديگه بايد بکار ميبردن !بعله

3.يادمه دوران بچگيم اکثرا اخر هفته ها ميرفتيم خونه مادربزرگم که تو روستا بود{m16}

 

معمولا جمعه ها هم يه فقيري بود که ميومد دم خونه ها پول و برنج و اين چيزا ميگرفت و يه

ساک بزرگ پارچه اي هم رو دوشش بود که برنج رو ميريخت توي اون

ظهرها معمولا همه يکم استراحت ميکردن و يه چرتي ميزدن و از اونجايي که من

خواب و آروم نداشتم مامانم واس اينکه منو بترسونه ميگفت بخواب وگرنه اون آقا

فقيره تورو ميزاره تو ساکش و با خودش ميبره، واس همين تا مدتها هر فقيري که ميديدم

ازشون ميترسيدم!
{23}

*

نفر شیشم:

من تا سوم ابتدايي فک ميکردم نماز عصر سه رکعته{7}

هميشه هم سه رکعت ميخوندم:هوف

تااينکه سال چهارم فهميدم چ گندي زدم
X_X

_____

مشاهده کردید، اینان عضو های این سایت
:|

باز میگید چرا نون گرونه....


تشکر از وقتی که گذاشتید دوستان


http://up.hamkhone.ir/6/a857e64f428da98cd7e8f41560ebed47.jpg

Peyman-0082


نظرات دیوار ها


peyman0082
ارسال پاسخ

Fereshteh :
همه خوب بودن {7}

دومی و سومی {1}
اون قسمت شهلا و سیمین خیلی خنده دار بود {1}

کی شیاف خورده ؟ {17}{trol9}

مرسی رای هم دادم {7}

{شاد}

هرکی خورده خورده
همه چیو میخواد بدونه

Fereshteh
ارسال پاسخ

همه خوب بودن

دومی و سومی
اون قسمت شهلا و سیمین خیلی خنده دار بود

کی شیاف خورده ؟

مرسی رای هم دادم


peyman0082
ارسال پاسخ

sarra2015 :
مثل همیشه دیر رسیدم.
جالب بود. {67}

مثل همیشه عیبی نداره
خوش اومدید
رای یادتون نره

peyman0082
ارسال پاسخ

unknown75 :
چه لوس :|


sarra2015
ارسال پاسخ

مثل همیشه دیر رسیدم.
جالب بود.

unknown75
ارسال پاسخ

peyman0082 :
{4}نپیچ بمن دختر بد
ازتون خوشم نمیاااد{جیغ}

چه لوس

peyman0082
ارسال پاسخ

Amir65y :
اون دوستمون بنظرم ديگه سمت قرص و دارو و اين چيزا نره

اون دوستمون باتوئه ها.....
دیگه نرو سمتش

Amir65y
ارسال پاسخ

اون دوستمون بنظرم ديگه سمت قرص و دارو و اين چيزا نره

peyman0082
ارسال پاسخ

fghat22 :
سومیه {1} {1}

خدارو شکر این دومی نگفت

peyman0082
ارسال پاسخ

Nasim74 :
حیفه اسمه من که میخاد اسمه دخترتو باشه ای بابا اسمم رفت قاطی خانواده ی شیاف خورا :هوف

بروووووووو

peyman0082
ارسال پاسخ

manam :
نفر دوم بالاترین امتیاز رو داره:D

الان که چی
هی میگه دوم دوم

peyman0082
ارسال پاسخ

manam :
من تا روزی که مشخص کنی
کی شیاف خورده همینجور
فکرم گیره:D
نمیشه زود این امار مشخص بشه

اون بنده خدا نمیدونسته اینطور نکن دخترررررر
همینطوری میکنی طرف نمیگه دیگه
بعدشم۱۵اسفند معلوم میشه

peyman0082
ارسال پاسخ

khazane90 :
برای من فعال نشده قسمت رای دادن:هوف
کجاس؟

پشت سر من یه جور دیگه میشی همینم میشه
سه بار بگو بسم الربِّ الپیمان....استغفر
بعد رفرش بده
سحر میدونه خاصیتشو

Nasim74
ارسال پاسخ

peyman0082 :
یعنییییی حییییف و هزار حیف که اسم دخترمو داری:|
{جیغ}

حیفه اسمه من که میخاد اسمه دخترتو باشه ای بابا اسمم رفت قاطی خانواده ی شیاف خورا

fghat22
ارسال پاسخ

سومیه

مريم
ارسال پاسخ

khazane90 :
برای من فعال نشده قسمت رای دادن:هوف
کجاس؟

نفر دوم بالاترین امتیاز رو داره

مريم
ارسال پاسخ

من تا روزی که مشخص کنی
کی شیاف خورده همینجور
فکرم گیره
نمیشه زود این امار مشخص بشه

خزان
ارسال پاسخ

peyman0082 :
تاحالا۸نفری دو رو گفتن تو نظرات
تو رای گیری هم دقیقا همینطوره
بنظرم باید نظتون جلب شده باشه:)

برای من فعال نشده قسمت رای دادن
کجاس؟

peyman0082
ارسال پاسخ

rohinaaa :
اون شیاف خوره خوب بود یا شاید برا من جالب بودچون با دوستام ی پسر بدنساز هستش ک خیلی زشته و ما بش میگیم شیاف {cat}

چی‌بگم والا
ممنون که اومدی روهینا....

peyman0082
ارسال پاسخ

Nasim74 :
کجاشو دیدییییییییییی تازه تشکرم میکنن ازم
توهم برو شیافتو بخوررررررر:Dخخخخخخخخ
راستی قرص روز دوشنبتم یادت نره هااااااا

یعنییییی حییییف و هزار حیف که اسم دخترمو داری

rohinaaa
ارسال پاسخ

اون شیاف خوره خوب بود یا شاید برا من جالب بودچون با دوستام ی پسر بدنساز هستش ک خیلی زشته و ما بش میگیم شیاف

Nasim74
ارسال پاسخ

peyman0082 :
{37}
توهمون مشاورتو بده دق مرگ کن مردمو

کجاشو دیدییییییییییی تازه تشکرم میکنن ازم
توهم برو شیافتو بخورررررررخخخخخخخخ
راستی قرص روز دوشنبتم یادت نره هااااااا

peyman0082
ارسال پاسخ

day74 :
حالاچطوری بفرستیم ازاین خاطراتمون؟؟

خیلی وقته بلاگ زده بودم بفرستید
تموم شد دیگه
قراره یه موضوع توپ دیگه بذاریم

peyman0082
ارسال پاسخ

Nasim74 :
خخخخخخخخخ
اره دیگه تویی:D


توهمون مشاورتو بده دق مرگ کن مردمو

day74
ارسال پاسخ

حالاچطوری بفرستیم ازاین خاطراتمون؟؟

day74
ارسال پاسخ

حالاچطوری بفرستیم ازاین خاطراتمون؟؟

Nasim74
ارسال پاسخ

peyman0082 :
هرکی شیاف میخوره منم؟؟؟؟؟{4}
بی تربیت

خخخخخخخخخ
اره دیگه تویی

peyman0082
ارسال پاسخ

Nasim74 :
اونطرف خودت بودی شک ندارم ..
فقط از خودت برمیاد D:

هرکی شیاف میخوره منم؟؟؟؟؟
بی تربیت

Nasim74
ارسال پاسخ

peyman0082 :
بیچاره اون طرف{17}

اونطرف خودت بودی شک ندارم ..
فقط از خودت برمیاد D:

peyman0082
ارسال پاسخ

sheida1369 :
نمیشه ب دو نفر رای داد؟

سلام شیدا خانوم
نه متاسفانه
باید یکی بیشتر مورد قبولتون باشه
ممنون از اینکه تشریف آووردید

peyman0082
ارسال پاسخ

unknown75 :
:زبون

نپیچ بمن دختر بد
ازتون خوشم نمیاااد

sheida1369
ارسال پاسخ

نمیشه ب دو نفر رای داد؟

unknown75
ارسال پاسخ

peyman0082 :
:-w
یه زشت دیگه هم پیداشد میپیچه به پرو بال من:|


peyman0082
ارسال پاسخ

Amineh :
خاطرات نفر دوم


peyman0082
ارسال پاسخ

mehditala :
خاطرات نفر اول
بخصوص قسمت سوم چون من الانم اون کارارو میکنم:D

پهلوووووووووووووووووووووووون

peyman0082
ارسال پاسخ

fanooos :
بامزه بودن همشون:d

دست شما درد نکنه:)

{67}

ممنونم
رای یادت نره