متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


 

از خواب بلند میشم...

 

سرگیجه و سر درد...

 

اثرات اشکایی که شب میریزم...

 

زل میزنم به آیینه شکسته ی اتاقم

 

چشمای پف کرده و موهای ژولیده....

 

یه لبخند مسخره به خودم تحویل میدم...

 

با صدای گرفته...بلند میگم:

 

-اَه...لعنتی..یه صبح دیگه بدون اون...

 

بی حوصله از جام بلند میشم...میرم دوش میگیرم ...موهامو خشک نمیکنم...

 

میزارم همونجوری بمونه...

 

میرم سر میز که صبحونه بخورم...

 

شیر فاسد شده یا......

 

ولی وقتی داشتم داغش میکردم که سالم بود...

 

پس چرا اینقدر تلخه؟

 

بیخیال شیر میشم....

 

یه تیکه نون بر می دارم و میزارم دهنم...

 

لعنتی..مزه ی زهرمار میده...

 

از جام بلند میشم...

 

میرم سمت کمد لباسام...

 

به تیکه های قلبم که کف زمین ریخته نگاه میکنم...

 

نفس عمیق میکشم...

 

شلوار و مانتو و شال مشکیمو بر میدارم....

 

دوباره تو همون آینه ی شکسته نگاه میکنم...

 

چقدر لاغر شدم...چقدر شکسته...

 

پالتو ی مشکیمو از پشت در بر میدارم و میزنم بیرون...

 

آخیش...اینجا راحت تر میتونم نفس بکشم...

 

تو پیاده رو ..لابه لای آدما قدم میزنم...

 

آهسته...شاید خیلی آهسته...

 

مردم با سرعت  و بی توجه به من از کنارم عبور میکنن...

 

صدای خنده هاشون تو گوشم میپیچه...

 

دیگه نمیتونم تحمل کنم...

 

فریاد میزنم:

 

-خفه شید لعنتیا...

 

نمیدونم شاید خیلی آروم گفتم...

 

چون هیچ کس حتی نگاهمم نکرد...

 

بی حرکت توی جام وایمیستم...

 

احساس میکنم زیر پام خالی میشه..

 

فرو میرم تو زمین...

 

نمیدونم شاید یه سالی طول کشید...

 

ولی بلاخره رسیدم به مرکز زمین

 

اَه لعنتی...

 

اینجا..

 

اینجا که اتاق خودمه...

 

تیکه های شکسته ی قلبم بهم نیشخند میزنن...

 

میشینم رو تختم...

 

شروع میکنم به گریه کردم....

 

اینقدر گریه میکنم که خوابم میبره...

 

---------------------------

 

از خواب بلند میشم....سرگیجه و سردرد...مثل همیشه... اثرات اشکایی که شب میریزم......................

 

رو دور تکراره روزام....

 

این برزخیه که تو برام ساختی...

 

#عزادارِ قلبمم

 

دل نوشته(6)#

 

آراگل

  

نظرات دیوار ها


آراگل
ارسال پاسخ

elaheh_62 :
{h}


آراگل
ارسال پاسخ

SAHARAZAD :
{59}


elaheh_62
ارسال پاسخ
AZAD
ارسال پاسخ
آراگل
ارسال پاسخ

mona11 :
:|

:هوف


mona11
ارسال پاسخ

ARAGOoL8044 :
بیخیال.....
دیگ برام مهم نیست




آراگل
ارسال پاسخ

mona11 :
هماهنگ ک نمیکنی باادم :|

بیخیال.....
دیگ برام مهم نیست

mona11
ارسال پاسخ

ARAGOoL8044 :
احساس میکنم دارم گند میزنم.....
توام همین حسو داری؟؟؟؟؟

خخخخخخخخخخخخ

هماهنگ ک نمیکنی باادم

آراگل
ارسال پاسخ

mona11 :
:|

بله

احساس میکنم دارم گند میزنم.....
توام همین حسو داری؟؟؟؟؟

خخخخخخخخخخخخ

آراگل
ارسال پاسخ

arash66 :
نظری ندارم ... یعنی دارم ولی ترجیح میدم چیزی نگم . شاد باشی همیشه

{h}{h}{h}{h}

ممنون همچنین

mona11
ارسال پاسخ



بله

آرش
ارسال پاسخ

نظری ندارم ... یعنی دارم ولی ترجیح میدم چیزی نگم . شاد باشی همیشه


آراگل
ارسال پاسخ

mahdi1369 :
:|لعنت بهش

مشخصه قشنگ

آراگل
ارسال پاسخ

mahdi1369 :
نه ندارم

بعله.....

یاغش
ارسال پاسخ

ARAGOoL8044 :
خخخخخ
شما مگه احساسم دارین؟؟؟؟؟؟ چ عجیب....
شب خوش..

نه ندارم

آراگل
ارسال پاسخ

خخخخخ
شما مگه احساسم دارین؟؟؟؟؟؟ چ عجیب....
شب خوش..

یاغش
ارسال پاسخ

ARAGOoL8044 :
میشناسین یا نمیشناسین به خودتون مربوطه.....
کسی حق نداره به عشق من توهین کنه....

ببخشید دیگه من تا این اندازه احساساتی میشم
ازم توقع نداشته باشین که دعاشون کنم
شبتون بخیر

آراگل
ارسال پاسخ

mahdi1369 :
من کسی رو که نشناسم لعنش نمیکنم هیچوقت...

میشناسین یا نمیشناسین به خودتون مربوطه.....
کسی حق نداره به عشق من توهین کنه....

یاغش
ارسال پاسخ

ARAGOoL8044 :
من تو بلاگم....
به عشقم توهین کردم که شما به خودت اجازه میدی این حرف و بزنی عاقا مهدی؟
هنوزم دوسش دارم ..با تمام وجود...
لطفا دیگ اینجوری نگین...واقعا بهم بر خورد

من کسی رو که نشناسم لعنش نمیکنم هیچوقت...

آراگل
ارسال پاسخ

من تو بلاگم....
به عشقم توهین کردم که شما به خودت اجازه میدی این حرف و بزنی عاقا مهدی؟
هنوزم دوسش دارم ..با تمام وجود...
لطفا دیگ اینجوری نگین...واقعا بهم بر خورد

یاغش
ارسال پاسخ

لعنت بهش

شهاب
ارسال پاسخ