متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


منشی گفت کارت‌خوان نداریم، ۶٠ تومان از عابربانک بگیرید بیایید ...

 

فاصله‌ی عابر‌بانک تا مطب زیاد بود. 

گفتم چرا دستگاه پُز ندارید؟

خانم منشی گفت خودت این را از آقای دکتر بپرس!

گفتم لابد برای فرار از مالیات است دیگر...

این جناب آقای دکتر مگر بورد تخصصش را از فرانسه نگرفته؟

آنجا یادش ندادند برای مالیات نباید مریض‌هایش را آواره کند؟

این مالیات مگر چند درصد از درآمد ایشان است؟!

فضا متشنج شد!

جناب دکتر سخنانم را شنید و از مطب آمد بیرون‌ و به من گفت، من شما را ویزیت نمی‌کنم! لطفا" بروید بیرون!

من نرفتم.

جناب آقای پزشک به منشی‌اش گفت تا این آقا نرود مریضی را داخل نفرست!

پنج دقیقه گذشت، فقط پنج دقیقه!!

توی این پنج دقیقه چند تن از مریض‌ها آمدند جلو و به من گفتند به‌خدا حالمان خوب نیست، بروید بیرون بگذار ما هم به زندگی‌مان برسیم!

همه به من اعتراض کردند!!

هیچ‌کسی اما به دکتر اعتراض نکرد!!

حس بدی به من دست داد.

حس بازنده‌ها را داشتم.

به خودم گفتم، از حقوق چه کسانی داری دفاع می‌کنی؟

برای کی و چه کسانی داری دست‌وپا می‌زنی؟ 

این‌ها یکی‌شان حتی حاضر نیست از تو حمایت کند!

زدم بیرون... 

نظرات دیوار ها


hamideh1353
ارسال پاسخ

ممنون از توجهتون


farnia
ارسال پاسخ

بله متاسفانه واقعيت تلخيه

_SahaR_
ارسال پاسخ
zahra79
ارسال پاسخ
Angel_of_heaven
ارسال پاسخ

حرفتون تلنگر خوبی بود حمیده بانو
و چه غمگین ما مردم در حق خودمون ظلم میکنیم

seldaaa
ارسال پاسخ

غیر از این نمیتونه باشه

X_majidd_x
ارسال پاسخ