متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    مشاعره

  • تعداد نظرات : 29
  • ارسال شده در : ۱۳۹۹/۰۶/۲۷
  • نمايش ها : 353

دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند

گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

نظرات دیوار ها


hamideh1353
ارسال پاسخ

دل ميرود زدستم صاحبدلان خدارا
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

saaman11
ارسال پاسخ

در ازل پرتو عشقت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

marya1370
ارسال پاسخ

دیریست که دلدار پیامی نفرستاد
ننوشت سلامی و کلامی نفرستاد

saaman11
ارسال پاسخ

شهریارا گو دل از ما مهربانان نشکنید
ورنه قاضی در قضا نا مهربانی می کند

marya1370
ارسال پاسخ

saaman11 :
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

یارب آن نوگل خندان که سپردی به منش
می سپارم به تو از چشم حسود چمنش

saaman11
ارسال پاسخ

sasanas :
من عاشقم و دلم بدو گشته تباه

عاشق نبود ز عیب معشوق آگاه

همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

sasanas
ارسال پاسخ

saaman11 :
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم

من عاشقم و دلم بدو گشته تباه

عاشق نبود ز عیب معشوق آگاه

saaman11
ارسال پاسخ

تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم

pariw
ارسال پاسخ

saaman11 :
درخرابات مغان نور خدا میبینم
این عجب بین که چه نوری ز کجا میبینم

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم

موجیم که آسودگی ما عدم ماست

sasanas
ارسال پاسخ

moritez :
همه ما وارثیم،
وارث عذاب عشق

سهم اون کس بیشتره،
که میشه خراب عشق

مرسی از حضورت مرتضای عزیز

sasanas
ارسال پاسخ

DarkBoy :
تا کی به تمنای وصال تو یگانه ؟
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

مرسی از حضورت پسر تاریک

sasanas
ارسال پاسخ

saaman11 :
درخرابات مغان نور خدا میبینم
این عجب بین که چه نوری ز کجا میبینم

مي رود عمر عزيز ما، دريغا چاره چيست
دي برفت و ميرود امروز و فردا، چاره چيست

sasanas
ارسال پاسخ

marya1370 :
ای که میپرسی نشان عشق چیست
عشق چیزی جز ظهور مهر نیست


مرسی از حضورت. ماریاجان

saaman11
ارسال پاسخ

درخرابات مغان نور خدا میبینم
این عجب بین که چه نوری ز کجا میبینم

sasanas
ارسال پاسخ

saaman11 :
در نظر بازی ما بی خبران حیرانند
من چینیم که نمودم دکر ایشان دانند


مرسی از حضورت. سامان عزیز

sasanas
ارسال پاسخ

salin :
در اين سراي بي كسي كسي به در نمي زند

به دشت پر ملال ما پرنده پر نمي زند


مرسی از حضورت سالین جان

sasanas
ارسال پاسخ

0oBadBoyo0 :
بنمود رخ زیبا، گشتیم همه شیدا

چون هیچ نماند از ما، آمد برِ ما بنشست

{67}

مرسی از شعر
ولی طبق قوانین مشاعره باید با حرف آخر شعر نفر قبل ادامه بدیم

sasanas
ارسال پاسخ

pariw :
در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز
هرکسی بر حسب فکر گمانی دارد


مرسی از حضورت پری جان

sasanas
ارسال پاسخ

قرض است کارهای بدت نزد روزگار

یک روز اگر ز عمر تو ماند ادا کند

moritez
ارسال پاسخ

همه ما وارثیم،
وارث عذاب عشق

سهم اون کس بیشتره،
که میشه خراب عشق

DarkBoy
ارسال پاسخ

تا کی به تمنای وصال تو یگانه ؟
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

marya1370
ارسال پاسخ

ای که میپرسی نشان عشق چیست
عشق چیزی جز ظهور مهر نیست

saaman11
ارسال پاسخ

یار مرا غار مرا عشق جگرخوا ر مرا
یار تویی غار تویی خواجه نگه دار مرا

pariw
ارسال پاسخ

دانی که چرا سر نهان با تو نگویم؟
طوطی صفتی؛ طاقت اسرار نداری

saaman11
ارسال پاسخ

در نظر بازی ما بی خبران حیرانند
من چینیم که نمودم دکر ایشان دانند

salin
ارسال پاسخ

در اين سراي بي كسي كسي به در نمي زند

به دشت پر ملال ما پرنده پر نمي زند

بـــــــد بـــــــــوی
ارسال پاسخ

بنمود رخ زیبا، گشتیم همه شیدا

چون هیچ نماند از ما، آمد برِ ما بنشست


pariw
ارسال پاسخ

در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز
هرکسی بر حسب فکر گمانی دارد

sasanas
ارسال پاسخ

دوستان مشارکت کنید لطفا