متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - zahra_65

  • جنسیت : زن
  • سن : 37
  • کشور : ایران
  • استان : انتخاب كنيد
  • شهر : انتخاب كنيد
  • فرم بدن : متوسط
  • اندازه قد : 1.60
  • رنگ مو : قهوه ای تیره
  • رنگ چشم : قهوه ای
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : نمیکشم
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : کارشناسی
  • نوع رشته : علوم انسانی
  • درآمد : متوسط
  • شغل : حسابدار
  • وضعیت کار : تمام وقت
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : هیچکدام
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : متوسط
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : قرمه سبزی
  • ورزش مورد علاقه : شنا
  • تیم مورد علاقه : استقلال
  • خواننده مورد علاقه : مرتضی پاشایی
  • فیلم مورد علاقه : همسفر
  • بازیگر مورد علاقه : محمدرضافروتن-شهاب حسینی
  • کتاب مورد علاقه : راز
  • حالت من : مهربون
  • فریاد من : انتخاب كنيد
  • اپراتور : ایرانسل
  • نماد ماه تولد : بهمن
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : انتخاب كنيد
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

10 سال پيش

طاها نیستم ترکت کنم
شکیب نیستم پولت کنم
آصف (عاصف)نیستم تورت کنم
زیور نیستم دق ات بدم
نادر نیستم خفتت کنم
بیتا نیستم جاتو بگیرم
کیا نیستم نامردی کنم
من فریدم دوست دارم........

10 سال پيش

لباسهایم که تنگ میشدمیبخشیدم به این و ان...
حالا دل تنگیم راچه کسی میخواهد؟؟؟

10 سال پيش

بچه که بودیم جاده ها خراب بود ؛
نیمکت مدرسه ها خراب بود ،
شیرای آب خراب بود !
زنگای در خونه ها خراب بود ….
ولی ….
آدما سالم بودن … !!!

تولدت مبارک

10 سال پيش

>لیلی زیر درخت انار نشست.درخت انار عاشق شد.گل داد سرخ سرخ.گلها انار شد داغ داغ.هر اناری هزار دانه داشت.دانه ها عاشق بودند.دانه ها توی انار جا نمیشدند.انار کوچک بود.دانه ها ترکیدند.انار ترک برداشت.خون انار روی دست لیلی چکید.لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید.مجنون به لیلی اش رسید.خدا گفت: راز رسیدن فقط همین است.کافی است انار دلت ترک بخورد
>> 
>> 
>> دوستت دارم...
>>دوستت دارم!
>>  دوستت دارم...
>>دیگر ارزشیـــ ندارد...
>>دیگر نمیتوان به این جمله اعتماد کرد...
>>چون عادیــ شده است.راستو و دروغشــ را نمیتوان تشخیص داد.
>>.
>>مسئله اینجا تمام نمشود
>>.مهم ترین نگرانی وقتی است که
>>میخواهی به کسی از ته دل بگویی دوستت دارم
>>میگویی ولی
>>افسوس که مانند ندای چوپان دروغگو به نظر میرسد,
>>با این تفاوت که تو داری چوب چوپان های دروغگویی را میخوری که 
>>ندای دروغشان همه چیز را خراب کرده اند.
>>و افسوس...
>>.
>>.
>>.
>>که حرمت دوستتــــ دارمـــ را شکسته اند..
>> 
>> 
>> 
>> 
>> 
>> 
>> 

10 سال پيش

بعضی وقتا هست که دوست داری یکی کنارت باشه محکم بغلت کنه بذاره اشک بریزی تا سبک بشی بعد آروم تو گوشت بگه “دیونه چته ؟ من که باهاتم !” ولی نیست.

10 سال پيش

بي دوست شبي نيست كه ديوانه نباشم ،مستم اگر ساكن ميخانه نباشم. دوست آن نيست كه هرلحظه كنارش باشي دوست آنست كه هرلحظه بيادش باشى.