متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - translator

  • جنسیت : زن
  • سن : 28
  • کشور : ایران
  • استان : گیلان
  • شهر : لاهیجان
  • فرم بدن : خیلی لاغر
  • اندازه قد : 1.70
  • رنگ مو : طلایی
  • رنگ چشم : سبز
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : نمیکشم
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : تنها / هرگز نمیخوام ازدواج کنم
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : دیپلم
  • نوع رشته : فنی و حرفه ای
  • درآمد : خوب
  • شغل : مترجم
  • وضعیت کار : دانشجو
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : هیچکدام
  • خدمت : معاف
  • شوخ طبعی : خيلي اخمو
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : خواب،اس ام اس بازی،حموم رفتن،پیاد روی،تلگرام،فال تاروت،مردای متاهل،یاهومسنجر،
  • ماشین من : ندارم
  • آدرس وبلاگ : ندارم
  • غذای مورد علاقه : کباب
  • ورزش مورد علاقه : بسکتبال
  • تیم مورد علاقه : هیچکدوم
  • خواننده مورد علاقه : حمیدعسگری،مصلفی فتاحی
  • فیلم مورد علاقه : وقتی نیچه گریست،زندگی باچشمان بسته
  • بازیگر مورد علاقه : حامدبهداد
  • کتاب مورد علاقه : اکنون میان دو هیچ
  • حالت من : خجالتی
  • فریاد من : انتخاب كنيد
  • اپراتور : ایرانسل
  • نماد ماه تولد : مهر
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : انتخاب كنيد
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

8 سال پيش

بعضی‌ وقت ها اینقدر حواست به خودته
و در آرزوهای خودت غرق می شی‌
که یادت می ره که یک نفر منتظر توست
تا از توالت بیای بیرون

8 سال پيش

مادربزرگ

خیال می کند

هر چه بیشتر برایش قرص بنویسند

بیشتر زنده می ماند ..

مثل من

که خیال می کنم

هر چه بیشتر برایت شعر بگویم

بیشتر عاشقم می شوی….

8 سال پيش

یک قرمز تند

همراه همیشگی چشم هایم …

و خیالت که همچون

بادبادکی

مرا از این کابوس های خاکستری

از غرق شدن در روزمرگی ها

بالا می کشد …

من به معجزه این خیال های

گاه و بی گاهت

ایمان دارم …

8 سال پيش

به زمستان فکر می کنم و

نداشتنت

فکرِ شبهای بلندش

تنم را می لرزاند

8 سال پيش

میان همهمه ی برگهای خشک پاییزی

فقط ما مانده ایم که هنوز از بهار لبریزیم

8 سال پيش

.
آدم ها ثانیه به ثانیه رنگ عوض میکنند
از آدم های یک ساعت دیگر میترسم!
چون درگیر هزاران ثانیه اند…
ثانیه هایی که در هرکدام
رنگی دگر به خود میگیرند …