متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - takpar0033

  • جنسیت : زن
  • سن : 28
  • کشور : ایران
  • استان : مرکزی
  • شهر : اراک
  • فرم بدن : انتخاب كنيد
  • اندازه قد : انتخاب كنيد
  • رنگ مو : انتخاب كنيد
  • رنگ چشم : انتخاب كنيد
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : انتخاب كنيد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : انتخاب كنيد
  • وضعیت بچه : انتخاب كنيد
  • وضعیت سواد : انتخاب كنيد
  • نوع رشته : انتخاب كنيد
  • درآمد : انتخاب كنيد
  • شغل : انتخاب كنيد
  • وضعیت کار : انتخاب كنيد
  • دین : انتخاب كنيد
  • مذهب : انتخاب كنيد
  • دید سیاسی : انتخاب كنيد
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : انتخاب كنيد
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
  • حالت من : انتخاب نشده
  • فریاد من : انتخاب كنيد
  • اپراتور : همراه اول
  • نماد ماه تولد : بهمن
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : 53415_headsjn5yt8oupnj9nasbh9m3e89c51hcpguzt.jpg
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

9 سال پيش

بـــــه همــــــــین بغـــــــضِ

لعنـــــــــتی قســــــــم

نوبــــــت گریــه" تـــــو" هــم مــی رسد…

9 سال پيش

یک دسته می روند و در حسرتِ داشتنشان می مانی …

دسته دیگر از چشمت می افتند و از زندگیت بیرونشان می کنی …

خودت را از چشم کسی نینداز …

بگذار همیشه در حسرت بودنت بمانند … !

+5

9 سال پيش

بی تو

همه نخل های همیشه بارور

همه حلقه های همیشه پر توان

همه سرزمین بی سایه ام

درد می کشد

بی تو

همه تاک های بیگانه

همه نامه های عاشقانه

درد می کشد

بی تو

همه چیز درد می کشد

همه ی «عشق»

همه ی «من» درد می کشد.

9 سال پيش

می ترسم باور کنم زیبایی دست های تو را

وقتی شاپرک های کوچک را برمی دارد

به موهایم می زند

وقتی با من حرف می زند

بی صدا

بی صدا

بی صدا

می ترسم

وقتی دست هایت

مثل دو قایق بی قرار محاصره ام می کنند

و دیگر فرقی ندارد

به کدام سمت می گریزم؟

اگر تو را باور کنم

مثل ماهی کوچکی در اقیانوس گم می شوم

نمی توانم بگویم دوستت دارم!