متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - somina

  • جنسیت : زن
  • سن : 37
  • کشور : ایران
  • استان : گیلان
  • شهر : لاهیجان
  • فرم بدن : لاغر
  • اندازه قد : 1.70
  • رنگ مو : مشکی
  • رنگ چشم : قهوه ای
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : بدم میاد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : کارشناسی
  • نوع رشته : انتخاب كنيد
  • درآمد : متوسط
  • شغل : انتخاب كنيد
  • وضعیت کار : تمام وقت
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : انتخاب كنيد
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : متوسط
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
  • حالت من : خوشحال
  • فریاد من : انتخاب كنيد
  • اپراتور : همراه اول
  • نماد ماه تولد : مرداد
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : 39577_heada2b8k2b17es99jbmxkuy16vfoarshtvkmy.jpg
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

9 سال پيش

اگرنمی توانی شاهـــــراه باشی ،کوره راهی باش

اگرنمی توانی خورشــــید باشی،ستاره باش

کمــــــیت نشانگرپیروزی ویا ناکامی تونیست،

بهترین, هرآنچه هستی باش...

9 سال پيش

اگر خداوند برای لحظه ای فراموش میکرد که من عروسکی کهنه ام و تکه کوچکی از زندگی به من ارزانی میداشت ، احتمالا همه آنچه را که به فکرم میرسید نمیگفتم بلکه به همه ی چیزهایی که میگفتم فکر میکردم.

کمتر میخوابیدم و بیشتر رویا میدیدم چون میدانستم هر دقیقه ای که چشممان را بر هم میگذاریم شصت ثانیه ی نو را از دست میدهیم.

هنگامی که دیگران می ایستند راه میرفتم و هنگامی که دیگران میخوابیدند بیدار میماندم.

هنگامی که دیگران صحبت میکردند گوش میدادم و از خوردن یک بستنی شکلاتی چه لذتی که نمیبردم.

کینه ها و نفرت هایم را روی تکه ای یخ مینوشتم و زیر نور آفتاب دراز میکشیدم.

9 سال پيش

حلالم کن اگر دوري اگر دورم

اگر با گريه ميخندم حلالم کن که مجبورم

نگو عادت کنم بي تو که مي دوني نمي تونم

که ميدوني نفس هامو به ديدار تو مديونم

9 سال پيش

وصيت نامه يه پنگوئن به پسرش:
پسرم…من اين رو در حال فرار از دست يه شير دريايي مينويسم.
… فقط اين رو بدون:
اگه طبيعت تو رو انداخته وسط قطب جنوب،
و هم زمان خشتکت رو تا اين حد پايين قرار داده که نتوني بدوي،
و تنها وسيله ي دفاعيت رو دوتا بال قرار داده
که روي هم مساحتشون اندازه يه دمپايي نميشه،
بدون که طبيعت ميخواد چيزي رو بهت بگه…
ميخواد اينو بگه که تو فقط يه منبع غذايي هستي!..

9 سال پيش

هـــــــفت شــــــماره

http://www.hamkhone.ir/member/9469/blog/view/126889

خـــــــــوشحال میشم ازحضورتون

9 سال پيش

انسان پدیده ای غریب است : به فتح هیمالیا می رود
به کشف اقیانوس آرام دست میابد ، به ماه و مریخ سفر می کند
تنها یک سرزمین است که هرگز تلاش نمی کند آن را کشف کند
و آن دنیای درونی وجود خود است . . .