متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - sinaF72

sinaF72
دنیا چیزی جز عشق و حال نیست!تا میتونی حال کن.
854
  • جنسیت : مرد
  • سن : 31
  • کشور : ایران
  • استان : انتخاب كنيد
  • شهر : انتخاب كنيد
  • فرم بدن : متوسط
  • اندازه قد : 1.80
  • رنگ مو : مشکی
  • رنگ چشم : مشکی
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : بدم میاد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : انتخاب كنيد
  • وضعیت سواد : کارشناسی
  • نوع رشته : علوم ریاضی
  • درآمد : انتخاب كنيد
  • شغل : انتخاب كنيد
  • وضعیت کار : انتخاب كنيد
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : انتخاب كنيد
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : خیلی شوخ طبع
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : خط11
  • آدرس وبلاگ : شرمنده!!!
  • غذای مورد علاقه : هیچی
  • ورزش مورد علاقه : فوتبال
  • تیم مورد علاقه : تراختور
  • خواننده مورد علاقه : عبدلماکی و افشین آذری
  • فیلم مورد علاقه : سریال کره ای
  • بازیگر مورد علاقه : یون ایون هائه
  • کتاب مورد علاقه : کتابای ژول ورن، همش!
  • حالت من : متعجب
  • فریاد من : دنیا چیزی جز عشق و حال نیست!تا میتونی حال کن.
  • اپراتور : ایرانسل
  • نماد ماه تولد : انتخاب نشده
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : انتخاب كنيد
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

10 سال پيش

کـاش دفتـر خاطراتــم
چراغ جادو بود
تا هر وقت از سـرِ دلتنگــي
به رويش دست ميکشيدم
تــو از درونش
با آرزوي من بيرون مي آمدي!

10 سال پيش

نوشته های روی شن مهمان اولین موج دریا هستند

اماحکاکی های روی سنگ مهمان همیشگی تاریخند

و دوستان خوب ، حک شدگان روی قلبند

10 سال پيش

بسلامتی اونی که دوسش دارم و دوسم داره و در همه لحظات نگرانشم و نگرانمه

هیچ وقت تنهام نمیذاره حتی اگه شرایطش جور نباشه

به سلامتی هر چی عاشق بامرامه

سلامتی اونی که ما رو همینطوری که هستیم دوست داره

وگرنه بهتر از ما رو که همه دوست دارن

10 سال پيش

چشم به قفل قفسی هست و نیست
مژده فریاد رسی هست و نیست

می رسد و می گذرد زندگی
آه که هر دم نفسی هست و نیست

10 سال پيش

گاهی فهمیده بودن بهتر است
از رک و راست بودن...
گاهی نه به ذهنی زیرک
که سخن بگوید،
بلکه به قلبی بردبار که
گوش دهد، نیاز داریم...
نه چشمانی تیز بین که
خطاها را ببیند، بلکه
آغوش بازی که پذیرا باشد...
نه انگشتانی که اشاره به
اشتباهات کند، بلکه
دستان مهربانی که
هدایت کند!

10 سال پيش

داشتیم وسایل انباری رو مرتب می کردیم، مامانم یه مداد رنگی ۲۴ رنگِ قاب فلزی از تو یه کارتن در آورد.
زد زیر خنده گفت: می دونی چیه؟
گفتم: نه!
گفت: این رو خریده بودم هر وقت معدلت ۲۰ شد، بهت بدم، ولی حیف که نشد.