متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - shaghayegh04

shaghayegh04
سوختم خاکسترم را باد برد/ بهترین دوستم مرا از یاد برد.
397
  • جنسیت : زن
  • سن : 28
  • کشور : ایران
  • استان : انتخاب كنيد
  • شهر : انتخاب كنيد
  • فرم بدن : متوسط
  • اندازه قد : 1.80
  • رنگ مو : طلایی
  • رنگ چشم : سبز
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : بدم میاد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : سیکل
  • نوع رشته : علوم انسانی
  • درآمد : متوسط
  • شغل : بانکدار
  • وضعیت کار : پاره وقت
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : میانه رو
  • خدمت : نرفتم
  • شوخ طبعی : خیلی شوخ طبع
  • درباره من : یه کم بداخلاق
  • علایق من : barsa
  • ماشین من : پارس
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : pizza
  • ورزش مورد علاقه : فوتبال
  • تیم مورد علاقه : بارسلونا
  • خواننده مورد علاقه : یگانه
  • فیلم مورد علاقه : گشت ارشاد
  • بازیگر مورد علاقه : علی صادقی
  • کتاب مورد علاقه : رمان
  • حالت من : گریه
  • فریاد من : سوختم خاکسترم را باد برد/ بهترین دوستم مرا از یاد برد.
  • اپراتور : همراه اول
  • نماد ماه تولد : بهمن
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : انتخاب كنيد
  • آهنگ پروفایل : yegane

10 سال پيش

چقدر سخته ...

تو چشمای کسی که قلبتو بهش دادی و به جاش یه زخم همیشگی به دلت داده ،

زل بزنی

و به جای اینکه لبریز از نفرت بشی

حس کنی هنوزم دیوونشی و دوستش داری...

10 سال پيش

مکالمه ی خواهرزاده ی کلاس اولم با مامان همکلاسیش :

منزل آقای شکوری ؟

بله بفرمایید !

شکوری هست ؟

10 سال پيش

هفت شهر عشق

شهر اول : نگاه و دلربایی

شهر دوم : دیدار و آشنایی

شهر سوم : روزهای شیرین و طلایی

شهر چهارم : بهانه ، فکر جدایی

شهر پنجم : بی وفایی

شهر ششم : دوری و بی اعتنایی

شهر هفتم : اشک ، آه ، “تنهایی”

10 سال پيش

دلم می خواست سقف معبد هستی فرو می ریخت
پلیدیها و زشتیها، به زیر خاک می ماندند
بهاری جاودان آغوش وا می کرد .
جهان در موجی از زیبایی و خوبی شنا می کرد!
بهشت عشق می خندید.
به روی آسمان آبی آرام،
پرستوهای مهر و دوستی پرواز می کردند.
به روی بامها، ناقوس آزادی صدا می کرد...
اگر این کهکشان از هم نمی پاشد؛
واگر این آسمان در هم نمی ریزد؛
بیا تا ما "فلک را سقف بشکافیم و
طرحی نو در اندازیم."

10 سال پيش

هرچه شدم بی تو دلم وا نشد،جز تو کسی باب دل ما نشد،هرچه پرستو شدم و پر زدم ،هم نفسی مثل "تو" پیدا نشد!......!

10 سال پيش

از عشق های این روزا

داستانی به بلندای شنگول و منگول هم نمی توان نوشت

چه برسد به شیرین و فرهاد …

5+