متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - selin

  • جنسیت : زن
  • سن : 26
  • کشور : ایران
  • استان : انتخاب كنيد
  • شهر : انتخاب كنيد
  • فرم بدن : هیکل زیبا
  • اندازه قد : 1.70
  • رنگ مو : قهوه ای تیره
  • رنگ چشم : قهوه ای
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : بدم میاد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : مجرد
  • وضعیت بچه : ندارم
  • وضعیت سواد : سیکل
  • نوع رشته : انتخاب كنيد
  • درآمد : انتخاب كنيد
  • شغل : ندارم
  • وضعیت کار : انتخاب كنيد
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : هیچکدام
  • خدمت : نرفتم
  • شوخ طبعی : شوخ طبع
  • درباره من : به تو چه
  • علایق من : به تو چه
  • ماشین من : ندارم
  • آدرس وبلاگ : ندارم
  • غذای مورد علاقه : ماکرونی
  • ورزش مورد علاقه : رقص
  • تیم مورد علاقه : بارسلونا
  • خواننده مورد علاقه : یکی
  • فیلم مورد علاقه : CLIQUE
  • بازیگر مورد علاقه : ZOOEY DESCHANEL ANNE HATH AWAY
  • کتاب مورد علاقه : رمان
  • حالت من : شاد و خوشحال
  • فریاد من : سلام
  • اپراتور : ایرانسل
  • نماد ماه تولد : تیر
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : انتخاب كنيد
  • آهنگ پروفایل : ندارم

9 سال پيش

این دانشمندان چطوری به این نتیجه رسیدن كه ورزش طول عمر رو زیاد میكنه؟

خرگوش كه همیشه جنب و جوش داره دو سال عمر میكنه و لاك پشت كه ورزش نمیكنه چهارصد سال عمر میكنه!

گول نخوریدها, به استراحتتون ادامه بديد

10 سال پيش

دلم امشب صاف است

آسمان هم آرام

و هزاران فانوس

باد هم می آید

و نسیمی زیرک

سعی دارد که بفهماند شب

مظهر این همه تاریکی و دلتنگی نیست...

به گمانم فردا

روز خوبی باشد:

صورت ماه به من می گوید...!

10 سال پيش

معمولا ادما از اینکه بعد مرگ فراموش بشن وحشت دارن ،،،،
ولی چه سخته زنده باشی و فراموش بشی،،

10 سال پيش

http://www.hamkhone.ir/account/blog/add/

بلاگ جدید اون بالا بالاها بنشین

دوست عزیز ببینی و نظر بدی ممنون می شم


10 سال پيش

اگه ی شب به آسمون نگاه کردی وستاره ای ندیدی حاضرم تاصبح بیداربمونم و برات چشمک بزنم تا تک ستاره ی تو باشم
فراموش شدنی نیستی مانند ماه که باهیچ دستمالی از
شیشه پنجره پاک نمیشه!

10 سال پيش

توجاده يه تصادف شده بود...همه جمع شده بودن..منم براي اينکه صحنه رو ازنزديک ببينم
آزون ور داد زدم گفتم.. بريد کنار بريد کنارمن پدرشم.... وقتي که رسيدم ديدم اوني که توخيابون
افتاده الاغه.