متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - sdf

  • جنسیت : مرد
  • سن : 29
  • کشور : ایران
  • استان : سیستان و بلوچستان
  • شهر : تازه‌شهر
  • فرم بدن : انتخاب كنيد
  • اندازه قد : انتخاب كنيد
  • رنگ مو : انتخاب كنيد
  • رنگ چشم : انتخاب كنيد
  • تیپ لباس : انتخاب كنيد
  • سيگار : انتخاب كنيد
  • وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
  • اجتماع : انتخاب كنيد
  • زبان : انتخاب كنيد
  • برنامه مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • وضعیت تاهل : انتخاب كنيد
  • وضعیت بچه : انتخاب كنيد
  • وضعیت سواد : انتخاب كنيد
  • نوع رشته : انتخاب كنيد
  • درآمد : انتخاب كنيد
  • شغل : انتخاب كنيد
  • وضعیت کار : انتخاب كنيد
  • دین : انتخاب كنيد
  • مذهب : انتخاب كنيد
  • دید سیاسی : انتخاب كنيد
  • خدمت : انتخاب كنيد
  • شوخ طبعی : خيلي اخمو
  • درباره من : انتخاب كنيد
  • علایق من : انتخاب كنيد
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • حالت من : انتخاب كنيد
  • فریاد من : انتخاب كنيد
  • اپراتور : انتخاب نشده
  • نماد ماه تولد : فروردین
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : 96214_headftapb4yyvhe7or1mggvnpuzdn73g32d9me.jpg
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

8 سال پيش

90 4 80

و خدا میداند چه شعریست در این اعداد؟

8 سال پيش

قلم را دوست داشت

قلب را دوست داشتم و صدف خواند:

کاش جای م با ب عوض میشد

چه رازیست که بهترین چیزها سه حرف اند؟

8 سال پيش

خواهم که بنازم که بنازی که بنازند که بنازید که بنازیم

به نگاه نگه نور و نیاز به ناز سه حرفش

8 سال پيش

صیاد و صدف با ص شروع میشه
صداقت و صدف با ص شروع میشه
صدا و صدف هم با ص شروع میشه

صیاد صدف رو صید کرد و اون رو به پسرش داد

پسرش صدف رو بگوش چسبوند و صداش رو شنید

و با خودش گفت چه صداقتی در این صدا نهفته

8 سال پيش

خواهم که بنازم به صدایش
خواهم که بنازی به وجودت
خواهم که بنازند به نگاهت
خواهم که بنازید به خدایش
خواهم که بنازیم به حضورش

آن صوت دل انگیز و ظهورش
آن چهره و نورش

آن محبت ز وجودش
خوش به حال گوشواره،ها بگوشش

که دروغش همه راست است
که صدایش همه باد است

که به چهره چو ماه است
به ولله زلال است

که به توصیف جمال است
که به توحید گواه است

که به چهره درخشان
به قلبم که ببینم چو ماه است

به حقیقت نیاز است
به صداقت از سر ما،زیاد است

به اسارت نیاید
به حقارت نشاید

به اوصاف جمیل است
ندیده به مولا عزیز است

به سفیدی تن و دست و مهو چشم و وضوحش
به قلب و غرورش
نتوانم بگویم ز هبوتش

خسته از هیبت و توصیف
دلم تنگ دلم غش دلم ضعف ... بگو چیست نامش.

نام نه،کمالش
که چو نامش،محال است

نامش صداقت
دعایت
فدایت
سه حرف اول جمله بگیری
رسیدی بنامش...

8 سال پيش

هیچکس از ماهیت اون خبر نداره...

خودش رو جمع میکنه در برابر باد و آب و ضربه و حشتناک دریا
در برابر نور خورشید و موجودات پست و پلید دریا
در برابر تاریکی و حیوانات عجیب دریا

خودش رو جمع کرده...از سختی از دلتنگی از تنهایی
فکرش فقط شده محافظت از درونش
چیزی که باید مراقبش باشه
مروارید درونش همه چیزشه

دست برقضا دنیا هم همون رو میخواد
کسی کاری به محافظ مروارید نداره
مهم خود مرواریده

وقتی مروارید برداشته بشه...محافظش هم میمیره
تیکه تیکه میشه...هر تیکش یه جای دنیا
فقط وقتی میتونی صداش رو بشنوی...نه ببخشید فریادش رو
تا اونو به گوش بچسبونی...گریه اش رو بشنوی

چیزه زیادی نمیخواد فقط مرواریدش رو میخواد
اما هنوز نفهمیده دنیا هم همون رو میخواد

صدف دریا مروارید داشت......صدف آدم قلب

صدف دریا پیر شد...چروک شد...شکست اما مرواریدش رفت
صدف آدم صفت شو...غلیظ شو...سخت شو نزار قلبت بره

به صدای فریاد غریب صدف دریا برای دزدیدن مروارید درونش خوب گوش کن
به دلتنگیش گوش کن

حالا تو ای صدف آدم نزار قلبت رو بدزدند
و گرنه روزی دنیا صدای فریاد تو رو میشنوه