بسلامتے روزے کہ
بشم قسم عشقم
قسمش بشہ بہ ارواح خاڪ نفسم
- جنسیت : زن
- سن : 26
- کشور : ایران
- استان : قزوین
- شهر : آیسک
- فرم بدن : انتخاب كنيد
- اندازه قد : انتخاب كنيد
- رنگ مو : انتخاب كنيد
- رنگ چشم : انتخاب كنيد
- تیپ لباس : انتخاب كنيد
- سيگار : انتخاب كنيد
- وضعیت زندگی : انتخاب كنيد
- اجتماع : انتخاب كنيد
- زبان : انتخاب كنيد
- برنامه مورد علاقه : دیگر..
- وضعیت تاهل : مجرد
- وضعیت بچه : ندارم
- وضعیت سواد : انتخاب كنيد
- نوع رشته : انتخاب كنيد
- درآمد : انتخاب كنيد
- شغل : انتخاب كنيد
- وضعیت کار : انتخاب كنيد
- دین : مسلمان
- مذهب : انتخاب كنيد
- دید سیاسی : انتخاب كنيد
- خدمت : انتخاب كنيد
- شوخ طبعی : انتخاب كنيد
- درباره من : انتخاب كنيد
- علایق من : انتخاب كنيد
- ماشین من : انتخاب كنيد
- آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
- غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
- ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
- تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
- فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
- بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
- کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
- حالت من : انتخاب نشده
- فریاد من : انتخاب كنيد
- اپراتور : انتخاب نشده
- نماد ماه تولد : اردیبهشت
- تعداد اخطار : نداره
- دلیل اخطار : انتخاب نشده
- هدر پروفایل : انتخاب كنيد
- آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد
غزل بهانه میشود , که با تو گفتگو کنم
برای درد دل فقط به شعر و واژه رو کنم
تمام لحظه ها شود پر از شمیم خاطرت
شبیه غنچه های گل تو را دوباره بو کنم
شکایتی ندارم و , گلایه هم نمیکنم
گلایه از تو یا خودم , زمانه یا از او کنم !!؟
نمانده راه و چاره ایی , برای دردهای من
بغیر از این که بغض را , شکسته در گلو کنم
هنوز آرزو بدل , نمانده ای و مانده ام
نگو که بی تو مرگ را , دوباره آرزو کنم
تمام روزگار من شبیه شب سیاه شد
چقدر شام تیره را , به گریه شُستشو کنم
به آسمان نمیرسد , دعا و ضجه های من
مگر نماز عشق را , به خون دل وضو کنم
تو نه مهتاب و نه خورشیدی و نه دریایی
تو همان ناب ترین جاذبه ی دنیایی
تو پر از حرمت بارانی و چشمت خیس است
حتم دارم که تو از پیش خدا می آیی
مثل اشعار اهورایی باران پاکی
و به اندازه ی لبخند خدا زیبایی
خواستم وصف تو گویم همه در یک رویا
چه بگویم که تو زیبا تر از آن رویایی
مثل یک حادثه ی عشق پر از ابهامی
و گرفتار هزاران اگر و امایی
ای تو آن ناب ترین رایحه ی شعر بهار
تو مگر جام شرابی که چنین گیرایی؟
من به اندازه ی زیبایی تو دل شادم
تو به اندازه ی یک شادی من زیبایی
وفاداری ...
یک کار خود آگاهانه نیست
اگر کسی را واقعا دوست داشته باشی،
خود به خود به او وفادار می مانی ...
باران شدیدتر شده بود از سر شب و
دنیای خواب های تو را سیل برده بود
این رابطه ادامه ی یک هیچ بود چون
احساس تو به زندگی از قبل مرده بود
التماس به خدا جرأت است .
اگر برآورده شود ، رحمت است ،
اگر برآورده نشود ، حکمت است .
التماس به انسان خفت است .
اگر برآورده شود ، منت است ،
اگر برآورده نشود ، ذلت است...
داش غیرت...............