متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

پروفایل کاربر - nimakari

nimakari
یه دوست خانم و با شخصیت میخام
1690
  • جنسیت : مرد
  • سن : 51
  • کشور : ایران
  • استان : مازندران
  • شهر : قائم‌شهر
  • فرم بدن : متوسط
  • اندازه قد : انتخاب كنيد
  • رنگ مو : خاکستری
  • رنگ چشم : قهوه ای
  • تیپ لباس : ساده
  • سيگار : بدم میاد
  • وضعیت زندگی : با خانواده
  • اجتماع : خيلي اجتماعي
  • زبان : فارسی
  • برنامه مورد علاقه : دیگر..
  • وضعیت تاهل : انتخاب كنيد
  • وضعیت بچه : انتخاب كنيد
  • وضعیت سواد : انتخاب كنيد
  • نوع رشته : علوم تجربی
  • درآمد : متوسط
  • شغل : انتخاب كنيد
  • وضعیت کار : تمام وقت
  • دین : مسلمان
  • مذهب : شیعه
  • دید سیاسی : انتخاب كنيد
  • خدمت : رفتم
  • شوخ طبعی : شوخ طبع
  • درباره من : با احترام. بسیار علاقه مند به معاشرت با خام ها هستم. لطفا قضاوت نکنید. هر فردی عقاید خود را دارد. من به هیچ فردی جسارت نمیکنم. ادم با هر عقیده و مسلکی میتواند مودب هم باشد
  • علایق من : دوست دارم با یه خانم با معرفت دوست بشم
  • ماشین من : انتخاب كنيد
  • آدرس وبلاگ : انتخاب كنيد
  • غذای مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • ورزش مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • تیم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • خواننده مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • فیلم مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • بازیگر مورد علاقه : انتخاب كنيد
  • کتاب مورد علاقه : انتخاب نشده
  • حالت من : انتخاب نشده
  • فریاد من : یه دوست خانم و با شخصیت میخام
  • اپراتور : انتخاب نشده
  • نماد ماه تولد : اردیبهشت
  • تعداد اخطار : نداره
  • دلیل اخطار : انتخاب نشده
  • هدر پروفایل : انتخاب كنيد
  • آهنگ پروفایل : انتخاب كنيد

11 ماه پيش

دست‌ها را مي‌توان بست، تن‌ها را مي‌توان خسته كرد، روح‌ها را مي‌توان آزرد، مي‌توان زنان را ترساند و مردان را اخته كرد، مي‌توان لشكري آراست و يمين و يسار آن را به دروغ و ريا سپرد، چشم‌ها را مي‌توان سحر كرد، مي‌‌توان از ساده‌دلان، ارتشي به هيبت كوه و آهن ساخت، هيچ دست و دلي نيست كه هرگز نلرزد، مي‌توان خط‌كش حقيقت و عدل را شكست و تازيانه برداشت ... اما با لشكر سيل‌آساي واقعيت‌ها چه مي‌توان كرد؟

رضا_بابایی

زندگی خیلی چیزها یادمان می‌دهد و ما مقصریم که یاد نمی‌گیریم و بارها و بارها
در همان تله‌ی شیرین گرفتار می‌آییم...

کارلوس_فوئنتس

555+
{H

14 ماه پيش

دریغا! مردم در بند آن نیستند که چیزی بدانند، بلکه در بند آنند که خلق در ایشان اعتقاد کنند که عالِم‌اند.

‏نامه‌ی صد و بیست و دوم

عین‌القضات همدانی



555+