متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


cloners
cloners
۱۳۹۲/۱۲/۲۵

یادتون هست سناتور بچه که بودیم تخته پاکن رو خیس میکردیم
و میکشیدیم روی تخته فکر می کردیم خیلی تمیز شده و
بعد که تخته خشک میشد.تازه میدیدیم چه گندی زدیم؟
من الان همین حسو نسبت به زندگیم دارم.

zahra114
zahra114
۱۳۹۲/۰۸/۱۱

رفتم از چند مبداء معلوم
تا رسیدم به مقصدی مجهول

آخر ِ عمر هم نفهمیدم
زندگی فاعل است یا مفعول

MaNiTa_StaR
MaNiTa_StaR
۱۳۹۲/۰۷/۱۱

رود قصیده ی بامدادی را در دلتای شب مکرر می کند.....

و روز از آخرین نفس شب پر انتظار آغاز می شود......
و اینک...
سپیده دمی که شعله ی چراغ مرا...............
در طاقچه بی رنگ می کند...
تا مرغکان بومی رنگ را .................
در بوته های خالی از سکوت خواب برانگیزد....
پنداری آفتابیست........................
که به آتشی در خون من طالع می شود...
و اینک،....
محراب مذهب جاودانی که در آن .....
عابد و معبود و عبادت و معبد........
جلوه ی یکسانی دارد.......
بنده ،پرستش خدا می کند.......
هم از آن گونه که خدای بنده را.....
همه ی برگ و بهار در سر انگشتان توست.........
هوای گسترده در نقره ی انگشتانت می سوزد....
و زلالی چشمه ساران از باران و خورشید........
سیراب می شود....
زیبا ترین حرفت را بگو...
شکنجه ی پنهان سکوتت را آشکاره کن....
و هراس مدار از آنکه بگویند....
ترانه ی بیهوده میخوانید....
چرا که ترانه ی ما....
ترانه ی بیهودگی نیست....
چرا که عشق حرف بیهوده ای نیست...
حتی بگذار آفتاب هم بر نیاید....
به خاطر فردای ما ،اگر....
بر ماش منتهی است....
چرا که عشق خود فرداست....،خود همیشه است
بیشترین عشق جهان را به سوی تو می آورم...
از معبر فریاد ها و حماسه ها....
چرا که هیچ چیز در کنار من...
از تو عظیم تر نبوده است....
که قلبت....
چون پروانه ای ظریف و کوچک و عاشق است...
ای معشوقی که سرشار از مردانگی هستی...
و به جنسیت خویش غرّه ای....
به خاطر عشقت...
ای صبور،ای پرستار،ای مومن....
پیروزی تو میوه ی حقیقت توست...
رگبار ها و برف را....
توفان و آفتاب و آتش بیزار را....
به تحمل و صبر شکستی...
باش تا میوه ی غرورت برسد....
ای مردی که صبحانه ی خورشید در دستان توست....
پیروزی عشق نصیب تو باد....
از برای تو مفهومی نیست...
نه لحظه ای....
پروانه ایست که بال می زند....
یا رودخانه ای که در گذر است.....
هیچ چیز تکرار نمی شود....
و عصر به پایان می رسد:
"پروانه بر شکوفه ای نشست....
و رود................................................به دریا پیوست!

*****استاد احمد شاملو*****

maryam1982
maryam1982
۱۳۹۲/۰۶/۲۶

اهای مخاطبـــــ خاص ِ زندگے ِ مــــن...



با تمام ِ وجود مے گویم:



این روز ها عَجیب دل تنگــــ ِ توام



دل تنگــــِ اجابتـــــ چشمانتــــ دل تنگــــ ِ رنگـــ نِگاهتــــــ دل تنگــــ ِ بوے عَطرتـــــــ...



تو کـه نیستے دلتنگے هایت مــرا از پا در می آورند ...!
+5

maryam1982
maryam1982
۱۳۹۲/۰۶/۲۵

بعضی چیزها را " باید " بنویسم

نه برای اینکه همه " بخونن " و بگن " عالیه "



برای اینکه " خفه نشم "



همین !!

+5

maryam1982
maryam1982
۱۳۹۲/۰۶/۲۵

ﺑﻪ یارو ﻣﻴﮕﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺗﻮ ﺗﺎﻛﺴﻰ ﻛﻰ ﻛﻨﺎﺭﺕ ﺑﺸﻴﻨﻪ؟
ﻣﻴﮕﻪ: ﻳﻪ ﺩﺧﺘﺮﺧﻮﺷﮕﻞ ﺑﺎ ﻧﺎﻣﺰﺩﺵ! ﻣﻴﮕﻦ : ﭼﺮﺍ ؟
ﻣﻴﮕﻪ: ﺍﻭﻧﺎ ﻣﻴﭽﺴﺒﻦ ﺑﻪ ﻫﻢ ، ﺟﺎﻯ ﻣﻦ ﺯﻳﺎﺩ ﻣﻴﺸﻪ


farnoosh
farnoosh
۱۳۹۲/۰۶/۲۳

اگه گاهی اوقات دلت میگیره و دوست داری گریه کنی ...

اما نمیدونی چته..بدون خدا دلش برات تنگ شده میخواد صداش کنی...

farnoosh
farnoosh
۱۳۹۲/۰۶/۲۲

ﺍﻟـــــــﻮ ﺧــــــــﺪﺍ ﺟــــــــــﻮن

ﻣﮕﻪ ﺩﻧﯿﺎﺭﻭ ﻧﯿﺎﻓﺮﯾﺪﯼ ﺗﺎ ﺑﻨﺪﻩ ﻫﺎﺗﻮ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮐﻨﯽ؟

ﻧﯿﮕﺎ ﮐﻦ ﺧﯿﻠﯿﺎ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺩﺍﺭﻥ ﺗﻘﻠﺐ ﻣﯿﮑﻨﻦ!

ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﺩﻝ ﻣﯿﺸﮑﻮﻧﻦ!

ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ هم ﻣﯿﺨﻨﺪﻥ!

ﯾﻪ ﻋﺪﻩ ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻦ!

ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺧﻮﺍﺏ بقیه رو میگیرن ﻭﻟﯽ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ﺭﺍﺣﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﻦ!

ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺑﺎ ﺣﺮﻓﺎﺷﻮﻥ ﺍﺷک آدمو ﺩﺭﻣﯿﺎﺭﻥ!

ﺧﺪﺍ ﭼﺮﺍ ﻫﯿﭽﯽ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﻧﻤﯿﮕﯽ؟

farnoosh
farnoosh
۱۳۹۲/۰۶/۲۲

مراقب باش !

وقتی سوار بر تاب زندگی شدی،

دست روزگار هلت می دهد؛

ولی قرار نیست تو بیفتی!

اگر بی تاب نباشی و خودت را به آسمان گره زده باشی،

اوج می گیری...به همین سادگی...!