متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


 

و خدا نزديک است .. او همين واحد بالايي ما مي شيند

 

من رفيقم با او 

گاه گاهی به سراغش روم و گاه سراغم آيد

با هم از خويش سخن می گوييم من و او مدتها ست 

درد دلهاي فراوان داريم .

 

بيشتر، صحبت من گرم کند محفل ما را 

چون او

کم سخن گويد و در دل ريزد ، همه ی دردش را .

 

گاه اگر پيش آيد 

 من برايش شعر از ، حافظ و سعدیو سهرابو فريدون خوانم .

گاه از فرط غرور ، چند بيت از غزل و شعر خودم مي خوانم 

 

گاه او مي رنجد از من 

اما .._

 کافيست يک (( غلط کردم )) خالي ولي از روي صداقت گويم 

تا ببخشد من را .

 

او دلش مي گيرد ، که چرا گاه همين واحد پايينی ما 

حرمت بودن او را راحت ، زير پا مي شکنند .

 

يا همين خانه ی پشتی هرگز... پاسخ دعوت مهمانی او را ندهند .

 

او ولی باز به دل ريزد و حرفي نزند .

وقتی از واحد او مي خواهم ، بروم خانه ی خود

او به من می گويد .. باز هم سر بزن و حالی پرس

 

چون غريبم اينجا ! ..

من در آغوش کشم با همه احساس و وجودم او را

گونه اش مي بوسم ..

و در آخر با اشک ..دستی از دور تکان مي دهم و می آيم واحد پايينی ...

 

ليک هر وقت دلم مي گيرد 

باز در خانه ی او مهمانم

چون خدا نزديک است 

او همان واحد بالایی ماست 

نظرات دیوار ها


arsham00
ارسال پاسخ
peyman0082
ارسال پاسخ

لایک

sharareh72
ارسال پاسخ
Pari123
ارسال پاسخ

mona11 :
ممنون {h}


Pari123
ارسال پاسخ

shahab98 :
{LIKE}


mona11
ارسال پاسخ

ممنون

شهاب
ارسال پاسخ
Pari123
ارسال پاسخ

khazane90 :
ممنون
{69}


Pari123
ارسال پاسخ

arash66 :
{h}{h}{h}{h}


خزان
ارسال پاسخ

ممنون

آرش
ارسال پاسخ