بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
پَروَردگآر + سِپاسگُزار + داستان
- تعداد نظرات : 280
- ارسال شده در : ۱۳۹۳/۰۳/۰۸
- نمايش ها : 1589
♥
آدمای توآنآ تو زندگیشون تلاش زیادی میکنن،گاهی نتیجه ی زحمتاشونو میبینن،
بعضی اوقاتم نه...
نمیبینن ولی به یه سری چیزایِ دیگه میرسن که از اون چیزی که میخواستن
بهتره به خاطر همین یادشون میره سختی های قدیمیشون رو
چون چیز با ارزشی به دست آوردن که حالا باید مشغول نگهداری از اون باشن.
اونکه هوامو داره، دونِسته کاراشو انجام میده، مُخلِصِشم♥
مهره هارو خوب چید رسیدم به اینجا
ی سری چیزارو ندارم بعضی اوقات
اما در کُل خیلی چیزارو دارم الان راضیَم
*مُتشکّرم پَــروَردِگآر*
چند سال پیش بود که واسه ورود به دانشگاه درس میخوندم، خَسته شده بودم
دیگه آخراش تقریبا ول کرده بودم گفتم هرچه پیش آید خوش آید.
ی نامه واسه پَروَردِگآر نوشتم که من این رتبه رو میخوام، تو این دوتا دانشگاه
قبول شم، یکی از این سه تا رشته رو ... دیگه همه چی بستگی به خودت داره
+ میدونی که خسته م
گُذشــــــــــــت تا روز کنکور، بعد از صبحونه با پدرم رفتم حوزه امتحانی،گفتم
نَشین دَمِ در خوش ندارم برو خونه خودم میام :)
نِشستیم به امتحان دادنو نمیدونم چجوری وقت گذشت که خلاصه وقت کم
آوردم واسه یه درس...
خسته+داغون+کوفته+... رسیدم خونه تاشب درو رو خودمو همه بَستم
هرکی میومد دم اتاق ی جور میخواست راضیم کنه برم بیرون
{فک کردن خودکشی میخوام کنم} اما نمیتونستم برم بیرون، دوسه تا از
معلمامون کلافه م کرده بودن میپرسیدن کنکور چیشد چند درصد زدی و...
گوشیو خاموش کردم رفتم بیرونِ اتاق، همه ساکتو مضطرب نگام میکردن تا
گفتم واسه سال بعد میخونم باهم تاییدم کردن که آفرین تصمیم خوبی گرفتی
همش کِ کنکور نیست...
گُذشـــــــــــت تا روز اعلام نتایجِ اولیه، مهمون داشتیم دلم نمیخواست برم نِت،
نرفتم.
ساعت حدود دوازده بود برادرم اومد نشست لبخندای مشکوک میزد ...
رتبمو فهمیدم.. انتظارشو نداشتم :|
انتخاب رشته کردم، رو هوا زدم، میخواستم سال بعد بخونم...فقط زدم ...
شب قبل نتایج بود صبحش جوابا میومد {ولی مثل اینکه سازمان سنجش از
نصفه شب میذاره همیشه :| } برادرم زنگ زد گفت چه طوری دانشجویِ
دانشگاه ... گفتم بامزه بود هِرهِر، گوشی با مامان حرف بزن ... مامانم پای
تلفن میگفت رشته یِ ...؟ خوبه دیگه عاشِقِشه... باخودم گفتم اینا چرا انقد
بی مزه شوخی میکنن انگار دارن غذا سفارش میده اما...
به هرحال راست بود، جواب نامه مو گرفتم ازش{پَروَردِگارم} یادم رفت بعدش
نامه بنویسم واسه تشکّر ... اکثرا یادم میره... الان دوباره ازش ی چیزی میخوام
که فقط خودش میدونه چیه! فقط و فقط خودش میتونه حَلّش کنه... مطمئنم
هوامو داره هنوز♥
*
تولدت مبارک عزیزم
From:Marya1370
♥To: My God♥
ممنون از شما
ممنونم عالی بود
سلام
بینهایت عالی و زیبا بود
سلام ممنون نظر لطفته
مرسی عزیزم
بینهایت عالی و زیبا بود
سلام خواهش میکنم
سلام خواهش
مرسی عزیزم
ممنون )
مهره هارو خوب چید رسیدم به اینجا
ی سری چیزارو ندارم بعضی اوقات
اما در کُل خیلی چیزارو دارم الان راضیَم
*مُتشکّرم پَــروَردِگآر*
***********
مرسی دوست عزیز
بسیار زیبا و روان گفتی
امید که همه ما در تموم لحظات زندگی بیاد خدا باشیم و فقط از او خواسته هامونو طلب کنیم
سلام متشکرم
اونکه هوامو داره، دونِسته کاراشو انجام میده، مُخلِصِشم♥
مهره هارو خوب چید رسیدم به اینجا
ی سری چیزارو ندارم بعضی اوقات
اما در کُل خیلی چیزارو دارم الان راضیَم
*مُتشکّرم پَــروَردِگآر*
***********
مرسی دوست عزیز
بسیار زیبا و روان گفتی
امید که همه ما در تموم لحظات زندگی بیاد خدا باشیم و فقط از او خواسته هامونو طلب کنیم
فکر میکنم منم باید این کارو بکنم
ممنون از دعوتت
سلام متشکرم
اموزنده بود ممنون
فکر میکنم منم باید این کارو بکنم
ممنون از دعوتت
سلام ممنون
مرسی
سلام خواهش
مررررررررررسی
سلام ممنون
مرسی
خیلی جالب بود
مررررررررررسی
سلام ممنون متشکرم
مرسی زیبا بود
سلام خواهش
ایندفه واسه خدا نامه نوشتی بهش بگو این پستچی محله مارو عوض کنه
فکر کنم نامه های ما نمیرسه دستش
سلام شاید شما نامه نمینویسی
لطف کردی اومدی
سلام ممنون
مرسی زیبا ممنونم
قشنگ بود
ایندفه واسه خدا نامه نوشتی بهش بگو این پستچی محله مارو عوض کنه
فکر کنم نامه های ما نمیرسه دستش
خوبه
مرسی {67}
سلام . همینطوره ممنون
مرسی
سلام ممنون از اینکه اومدی خوندی
ممنون از شما
اگر خداوند نخواهد برگی از درخت نخواهد افتاد .... واگر بخواهد همان خواهد شد
مرسی
بلاگت واقعا عالی بود
مرسی
ممنون گلم......
بخصوص واسه من که کنکور دارم..... واقعا اون اتفاق افتاد؟؟؟؟
سلام عزیزم قربونت.... آره افتاد و من همون سال رفتم دانشگاه ... امیدوارم اتفاقی بهتر از من برات پیش بیاد
سلام ماریا جون خیلی به موقع بود......
بخصوص واسه من که کنکور دارم..... واقعا اون اتفاق افتاد؟؟؟؟
صفحات
1 2 3 4 5 6 7 8