متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • روز کودک!

  •   همان طور که باران به دنبال رنگین کمان می آید به دنبال هر تاریکی یک روشنی است  
  • سالگرد!

  • امشب ناخودآگاه چشمم به تاریخ عضویتم تو همخونه ماسید... اصلا یادم نمیاد ۹ سال پیش در چنین روزی دقیقا داشتم دنبال چی میگشتم که سر از اینجا دراوردم؟ چشم به هم زدنی 9 سال تموم شد.  چقدر دوره 9 سال!  مثل سی سالگی که دور بود. قبل تر ها دنیا روی دور تند نبود!   …
  • استخوان!

  •   با دویست‌ و چند تکه استخوان دوستت دارم  و چند سال باید بگذرد تا استخوان های آدم، همه چیز را فراموش کنند ؟
  • کُد!

  •     انه ما بچانی دهری *** آنه من حبک بچیت چان مگفول باب گلبی *** وانته من یا باب اجیت؟ زمانه نتوانست اشک را مهمان چشم‌هایم کند*** آنچه من برایش اشک ریختم عشق تو بود درب قلب من بسته بود*** تو از کدام در وارد شدی؟     #نزار قبانی…
  • بخشش!

  •   روزی ما می تونیم یه کسی رو ببخشیم  که اون آدم دیگه اون آدم قبلی نباشه من می تونم همه ی آدما رو ببخشم و برم کنار من اگر با شما مساله و مشکلی دارم و شما خیلی به من بدی کردید  من برای اینکه خودم خلاص بشم شما چاقویی که به من زدید رو، که شما هستید  و کارتون،   من از خودم درمیارم دور میندازم و میرم! دیگه نه با شما کاری دارم نه حرفی   دیگه تموم شد. انسان روزی …
  • قایق بادی!

  •     If you're a cowboy I would trail you, اگه یه گاوچرون بودی، دنبالت میومدم If you're a piece of wood I'd nail you to the floor. اگه یه تیکه چوب بودی، با میخ به کف اتاق می کوبیدمت If you're a sailboat I would sail you to the shore. اگه یه قایق بادی بودی، به ساحل می رسوندمت If you're a river I would swim you, اگه یه رودخونه بودی، درونت شنا میکردم If you're a house I would live in yo…
  • دوستت دارم!

  •   늘 멀리서 지켜만봤죠 I always watched over you from afar همیشه فقط از دور بهت نگاه می کردم 내 사랑인 것 같아서 그대 Because you seemed like my love چون شبیه به عشقم به نظر میرسیدی 같은 마음인 줄 알았죠 I thought you felt the same way فکر میکردم تو هم احساسِ منو داری 다른 곳을 보았지만 Although you were looking somewhere else اگرچه جای دیگه ای رو نگاه می کردی 바람처럼 이 먼지처럼 Like the wind, like the dust مثل خاک، مثل گرد و غبا…
  • فراموشی!

  •   Yo bebo y bebo y bebo para olvidarte می نوشم و می نوشم و می نوشم تا بتونم فراموشت کنم Yo duermo y duermo y duermo para no pensar می خوابم و می خوابم و می خوابم تا به تو فکر نکنم Maldito mundo لعنت به این دنیا Vivir para pagar por el pecado de amarte زندگی میکنم تا تقاص گناهِ دوست داشتن تو رو بدم Maldita tu لعنت به تو Suéltame رهایم کن Te digo que vida no tengo بهت میگم زندگی ن…
  • آوین!

  • نمی دونم تا حالا تجربه ی نشستن تو کوچه باغای پله ای رو داشتین یانه؟ از همون کوچه ها که برای دوره ی قبل از ورودِ ماشین به شهراس.. یه حس جدید، یه انرژیِ خاص دارن... من بهشون میگم خاطره ساز، چون میتونن حتی خاطره هایی که هیچوقت نداشتین و متعلق به پدر و مادر بزرگتون بوده رو به یادتون بیارن اصلا این کوچه ها رو ساختن برای اینکه وسطِ کوچه نفست بگیره و چند دقیقه برای استراحت رو پله هاش بشینی…
  • طـوفانِ خنـده ها!

  •   وقتی هشت سالم بود دوست داشتم دَه ساله شوم دَه سالم که شد دوست داشتم هجده ساله شوم در هجده سالگی دوست داشتم یک جا کنار دریا زندگی کنم بیست ساله که شدم دوست داشتم در جایی زندگی کنم که باد بین موها و بدنم بپیچد و برقصم موهای بلند با مُدل چتری را دوست داشتم و سالها کوتاهش نمی کردم از صورتم انقدری لذت می بردم که حاضر نبودم دست به هیچ کجایش بزنم یک جایی خوانده بودم صورتی که الان داریم، ه…