متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


در فرو بسته ترین دشواری

 

در گرانبارترین نومیدی،

 

بارها بر سر خود بانگ زدم:

 

"هیچت ار نیست مخور خون جگر، دست که هست!"

 

بیستون را یاد آر، دستهایت را بسپار به کار

 

کوه را چون پَرِ کاه از سر راه بردار!

 

وَه چه نیروی شگفت انگیزیست

 

دستهایی که به هم پیوسته ست...!

 

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


نخستین نظر را ایجاد نمایید !