متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • شب

  • شبي كه يارم آمد دلم به آسمان پرواز كرد راز اين شب ها را مهتاب برايم روشن كرد قلب عاشقش سفره اي از نور بود سوار بر نگاه دور يك دوست بود هر لحظه در نگاه او آهي تازه مي كشيد هر لحظه در دوري او قلبش دوچندان مي تپيد تا به حالا خود را اسير عشق نديده بود گويي كه شيرين او در نگاهش يك پديده بود اينجا در دنيايي ديگر مرام نامه اي در دل داشت! حكايت از دردي كه هميشه بر سرش مي پنداشت دلش آرام مي گرفت وقتي در خا…
  • آدم هایی

  • آدم هایی هستند در زندگیتان؛ نمی گویم خوبند یا بد ... چگالى وجودشان بالاست ... افکار حرف زدن رفتار محبت داشتنشان و هر جزئى از وجودشان امضادار است یادت نمی رود هستن هایشان را. بس که حضورشان پررنگ است. رد پا حک می کنند اینها روى دل و جانت. بس که بلدند باشند ... این آدم ها را باید قدر بدانى ... وگرنه دنیا پر است از آن دیگرهاى بى امضایى که شیب منحنى حضورشان همیشه ثابت است ... بعضى آدم ها ترجمه شده اند…
  • عشق

  • وقتی که به دخترم گفتم که باید به برادرش احترام بگذارد اما به پسرم نگفتم که به همان اندازه به خواهرش احترام بگذارد، باز هم برتر بودن مردانه ی پسرم را به او یادآوری کردم ... وقتی که حجاب را به دخترم آموختم اما عفاف را به پسرم نیاموختم، به پسرم یاد دادم که نجابت فقط مخصوص زن است ... وقتی که دخترم را برای یک ساعت دیر آمدن به خانه بازخواست کردم اما به پسرم اجازه دادم که  آخر شب به خانه برگردد، به …