توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
هیچگاه سن یک زن را نپرس...
- هرگز نمیتوانی سن یک زن را از او بپرسی... چرا که او هم نمیداند .. سنش با شب هایی که بغض کرده و گریسته چقدر است... با سختیهایی که کشیده هنوز در روزهای جوونیش جا مونده جسمش با کوله بار زندگیش.. با زجرها و خستگیش اینجاست ... ولی "خودش" با " حسرتش " ... باقی مونده در بیست سالگیش ، نوزده سالگیش ، .. هیچگاه سن یک زن را نپرس... ولی …
دیگر منتظر کسی نیستم ...
- دیگر منتظر کسی نیستم. هر که آمد ستاره ای از رویاهایم دزدید و رفت . هر که آمد پر سفیدی از کبوترانم چید و رفت . هر که آمد لبخند از لبهایم برید . منتظر کسی نیستم از سر خستگی در این ایستگاه نشسته ام . دیگر منتظر کسی نیستم. ****************** مرده ها دو دسته اند : مردی که نا امید قدم میزند. زنی که دیگر حرف نمیزند . ************************ جنگل هم که باشی درختانت را که ببرند بیابان میشوی ! …
به سلامتیه همتون ، به سلامتیه هممون .
- سلامتیه گوشایی که منتظر صدای دینگ گوشین . چشمایی که دنبال چشمک چراغک گوشین . سلامتیه دستای خشک و تری که هول دارن زودتر گوشیو باز کنن نکنه یکی اد کرده باشه ، لایکی خورده باشه نه شاید خلاصه خبرکی شده باشه .... به سلامتیه قلبهایی که به هوای پشت نقابهای مجازی تاپ تاپ میزنه .. به سلامتیه قلبهای شکسته از دروغ . سلامتیه دختر پسرایی که تا صبح یه کله آنلاینن بلکه یه آدم حسابی بشینه رو بوم بختشون .. سلامتیه…