متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    بخت گشایی

  • تعداد نظرات : 4
  • ارسال شده در : ۱۳۹۵/۰۹/۱۸
  • نمايش ها : 200

 

داستان_حاجت_دادن_میدان_توپخانه_به_دختران_بخت_برگشته

 

 

مبارزه امیرکبیر با جهل زمانه

تهرانی های خرافاتی قدیم، توپ مروارید را مقدس می دانستند و در روزهای خاصی مثل چهارشنبه_سوری و شب 27 ماه رمضان و شب های قدر به آن دخیل می بستند، خصوصا دختران و زنان بی فرزند از زیر لوله آن دعاکنان با تنی لرزان می گذشتند با این باور که هر چه زود تر دختران بختشان باز و زنان نازا دارای فرزند می شوند و این باور اشتباه تا حدی بود که درشب چهارشنبه سوری زنان و دختران، پول، شیرینی و کله قند به نگهبانان توپ مروارید می دادند تا در اجرای مراسمشان آزاد باشند. 

جعفر شهری در کتاب طهران قدیم آورده است: «...دخترها و بیوه زن ها به طرف توپ مروارید که توپی مفرغی بزرگ بود رو می آوردند و جهت بخت گشایی از زیر آن رد شده، بر لوله سوار می شدند و سر می خوردند و این کار را مجرب ترین عملی می دانستند که با آن تا سال دیگر به خانه شوهر می روند و اشعاری از این قبیل داشتند که دو بیتی اول آن را هنگام سوار شدن و سر خوردن و دو بیتی دوم را موقع دخیل بستن می خواندند: 

ای توپ تن طلایی، از غم بده رهایی 

بختی جوون و نون دار، روزی بکن زجایی 

ای توپ چاره ها کن، کارم گره گشا کن 

صد تا گره به هر نخ، من می زنم تو واکن.» جالب تر از آن این بود که جدا از این باورهای خرافی، توپ مروارید پناهگاهی بود برای مجرمین و محکومین که در آن بست نشینی می کردند تا از گناهشان در گذرند 

البته این ماجرای بست نشینی بعد از آنکه امیر کبیر در دوره خود بست نشینی را در همه جا از آن جمله در زیر توپ مروارید متوقف کرد مدتی فرصت از مجرمان گرفته شد ولی بعد از او باز هم این رسم برقرار شد و تا زمان رضا شاه که توپ را از میدان ارگ بردند این بست نشینی برای در خواست عفو مجرمان بود.

 

#واقعی 

 

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


Fereshteh
ارسال پاسخ
delshad6577
ارسال پاسخ

بله هر چه میکشیم از خرافاته

مريم
ارسال پاسخ

TiaraRezaee :
جالب بود

ممنون :)

ممنون تیارا جان

تیــارا
ارسال پاسخ

جالب بود

ممنون