متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    پنج برعکس

  • تعداد نظرات : 12
  • ارسال شده در : ۱۳۹۸/۰۶/۳۱
  • نمايش ها : 260

پنج وارونه چه معنا دارد ؟

خواهر کوچـکم ایـن را پرسـید!

مـــن بــــــــــــــه او خــــنــدیـــــدم .

کــمـی آزرده و حــیــرت زده گــفــت :

روی دیــــــوار و درخــــتــــــان دیــــــــدم

بــــازهم خندیدم! گفت دیروز خودم دیـدم

پسر همسایه پنج وارونه به مینو مــــیداد

آنقدر خنده برم داشت که طفلک تــرسید

بغلش کردم و بوسیدم و با خود گفتم

بــــــعــــــدهــــا وقــــتــی غــــم

سقـــف کوتاه دلت را خم کرد

بـی گــــمــــان می فهــــمی

پنج وارونه چه معنا دارد

سهراب سپهری

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


toya
ارسال پاسخ

Angel_of_heaven :
خواهش میکنم

ممنون از حضور گرمتون

Angel_of_heaven
ارسال پاسخ

toya :
بله.
تشکر.
{h}

خواهش میکنم

toya
ارسال پاسخ

Angel_of_heaven :
هر چقدر تلخ
هر چقدر شیرین
همه آدم ها به این پنج وارونه نیاز دارن

بله.
تشکر.

toya
ارسال پاسخ

pariw :
خواهر کوچکم از من پرسید:
پنج وارونه چه معنا دارد ...؟
من به تندی گفتم...
این سوال است که تو می پرسی؟
پنج وارونه دگر بی معناست......
خواهر کوچک من ساکت ماند...
وسوالش را خورد
دیدم از گوشه ی چشمش نم اشکی پیداست...
بغلش کردم و ارام گرفت..
او به ارامی گفت که چرا بی معناست...؟
من که در همهمه ی داغ سوالش بودم....
از دلم ترسیدم...
من که معصومیت بغض صدایش دیدم...
به خودم می گفتم:
اگر او هم یک روز...
وارد بازی این عشق شود....
مثل من قهوه ی تلخ عاشقی خواهد خورد...
توی فنجان نگاهش ماندم...
مات و مبهوت فقط میگفتم:
بخدا بی معناست...
پنج وارونه غلط ها دارد....
تو همان پنج دبستان خودت را بنویس....
پنج وارونه ی ما یک بازیست....
بازی ای بی معنیست....
تو همان پنج دبستان خودت را بنویس.....!!!

"آتوسا جامی "

جالب بود.
تشکر.

toya
ارسال پاسخ

mehdir :
عالی بود

تشکر

toya
ارسال پاسخ

VaReSh :
تو نه در دیروزی
و نه در فردایی
ظرف امروز
پر از بودن توست ...

سهراب_سپهری

تشکر

Angel_of_heaven
ارسال پاسخ

هر چقدر تلخ
هر چقدر شیرین
همه آدم ها به این پنج وارونه نیاز دارن

pariw
ارسال پاسخ

خواهر کوچکم از من پرسید:
پنج وارونه چه معنا دارد ...؟
من به تندی گفتم...
این سوال است که تو می پرسی؟
پنج وارونه دگر بی معناست......
خواهر کوچک من ساکت ماند...
وسوالش را خورد
دیدم از گوشه ی چشمش نم اشکی پیداست...
بغلش کردم و ارام گرفت..
او به ارامی گفت که چرا بی معناست...؟
من که در همهمه ی داغ سوالش بودم....
از دلم ترسیدم...
من که معصومیت بغض صدایش دیدم...
به خودم می گفتم:
اگر او هم یک روز...
وارد بازی این عشق شود....
مثل من قهوه ی تلخ عاشقی خواهد خورد...
توی فنجان نگاهش ماندم...
مات و مبهوت فقط میگفتم:
بخدا بی معناست...
پنج وارونه غلط ها دارد....
تو همان پنج دبستان خودت را بنویس....
پنج وارونه ی ما یک بازیست....
بازی ای بی معنیست....
تو همان پنج دبستان خودت را بنویس.....!!!

"آتوسا جامی "

mehdir
ارسال پاسخ

عالی بود

VaReSh
ارسال پاسخ

تو نه در دیروزی
و نه در فردایی
ظرف امروز
پر از بودن توست ...

سهراب_سپهری

toya
ارسال پاسخ

Mina398 :
لایک

متشکرم

Mina398
ارسال پاسخ

لایک