متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


این همه گفتیم لیک اندر بسیچ

بی‌عنایات خدا هیچیم هیچ

ای خدا ای فضل تو حاجت روا

با تو یاد هیچ کس نبود روا

در خزان آن صد هزاران شاخ و برگ

از هزیمت رفته در دریای مرگ

ای برادر عقل یکدم با خود آر

دم بدم در تو خزانست و بهار

بوی بد مر دیده را تاری کند

بوی یوسف دیده را یاری کند

تو که یوسف نیستی یعقوب باش

همچو او با گریه و آشوب باش

از بهاران کی شود سرسبز سنگ

خاک شو تا گل نمایی رنگ رنگ

سالها تو سنگ بودی دل‌خراش

آزمون را یک زمانی خاک باش

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


zeytoon1
ارسال پاسخ

Negin_A :
{59}


Negin_A
ارسال پاسخ
zeytoon1
ارسال پاسخ

Amineh :
لایک

ممنون

─═ह☞ԹՊiՌՅԽ☜ह═─
ارسال پاسخ
zeytoon1
ارسال پاسخ

yasmina77 :
{H}


yasmina77
ارسال پاسخ
zeytoon1
ارسال پاسخ

farnia :
عالی


farnia
ارسال پاسخ

عالی

zeytoon1
ارسال پاسخ

samaye1374 :
سپاس.....


samaye1374
ارسال پاسخ

سپاس.....

zeytoon1
ارسال پاسخ

amirtatal :
این قسمت قرمزش مثل اینکه از جایی بر داشتی بقیشو نشنیده بودم

همش مال همه

zeytoon1
ارسال پاسخ

amirtatal :
شعر قشنگیه
از کیه

از مولوی

amirtatal
ارسال پاسخ

این قسمت قرمزش مثل اینکه از جایی بر داشتی بقیشو نشنیده بودم

amirtatal
ارسال پاسخ

شعر قشنگیه
از کیه