بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
تفسیرشعرمولوی(نفس اژدهاست...)
- تعداد نظرات : 2
- ارسال شده در : ۱۳۹۶/۱۱/۳۰
- نمايش ها : 188
میگوید مارگیری ماری عظیم وظاهرا بیجان رااز کوهستان پر برف به شهر آورد تا مردم را به حیرت اندازد مردم زیادی برای تماشا جمع شدندچون خورشید به آن مار عظیم تافت جان گرفت واز هر طرف به حرکت درآمدهمه فرار کردند ودر این ازدحام عده زیادی کشته شدند ومارگیر طعمه اژدها شد
مولوی ضمن بیان داستان خیلی حرفهادارد از جمله اینکه جوینده چون این مار گیر یابنده است
دیگر اینکه وجودخودآدمی از مار عجیب تر است وازسرنادانی حیران مار میگردد دیگر اینکه همه جهان چون این مار میتواند رفتار دیگری پیدا کند ونیز همه ذرات عالم هوشمند میباشند
مهمتر اینکه اژدها را به نفس انسان تشبیه میکند نفس اگر فعال شود کارهمان مار را انجام میدهد که صاحبش را بلعید وباعث کشتار مردم شد در این کشتار نفس خود مردم هم موثر واقع گردیده است
یعنی میخواد بگه هوا خودت رو بگیر
نفس ما هم مثل اژدرهاست و او مرده نیست بلكه چون آلت و زمینه جنایت پیدا نكرده از این رو ساكت است اما اگر آلت و وسیله طغیان بیابد و زمینه پدید آید او نیز هزاران صفت خوب ما را خواهد بلعید و در آخر استخوانهای مان را در هم خواهد شكست پس باید همواره نفس را در سختی و تنگنا قرار داد تا او فرصت جنبیدن نیابد از این رو عبادت دایم و دوری از تن پروری و دوری از محیط های فساد انگیز می تواند از بیداری نفس جلوگیری كند
عالیییییی
ممنون ازحضورتون
ــهـر خســی را ایـن تمنا كــی رسد مـــوسی بایـــد كــه اژدرهـــا كشــــد
عالیییییی