حضرت آیت الله حاج سید ابوالحسن مهدوی نمایدۀ محترم مردم اصفهان در خبرگان رهبری می فرمودند:

مرحوم آیت الله خادمی فرمودند:

یک روز با جمعی از علماء نشسته بودیم و دربارۀ حضرت گفتگو می کردیم، یکباره دیدیم یک سیّد جلیل القدر و منوری با یک آقائی که فقط پاهای او را می دیدیم وارد مجلس شدند، بهت عجیبی مجلس را فرا گرفت. هیچ کس هیچ حرکتی نمی توانست بکند، آن سیّد نشستند و یک یک احوال جمع را پرسیدند و ظاهراً تشکری کردند و رفتند، مهمانان خیال کردند، این دعوت شده از طرف صاحبخانه بوده و صاحبخانه هم خیال می کرد از طرف دوستان دعوت شده بود، و همه در تعجب آن دو پا بودند!

مرحوم آیت الله خادمی گفته بودند من یک رفیق دارم الان به او زنگ می زنم. گره کار به دست اوست، تلفن زده بودند به حاج آقا لطیفی نسب.

حاج آقا بلافاضله گفته بودند:

آن شخص حضرت بودند و جزئیات جلسه را گفتند و سپس گفتند آن دوتا پا هم من بودم با حضرت، آقا تصرف کردند شما مرا نبینید که حواستان به من باشد (و شاید بعداً باور نکنید).