توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
عمر که بیعشق رفت هیچ حسابش مگیر
- تعداد نظرات : 7
- ارسال شده در : ۱۳۹۶/۱۰/۱۸
- نمايش ها : 516
عمر که بیعشق رفت هیچ حسابش مگیر
آب حیاتست عشق در دل و جانش پذیر
هر که جز عاشقان ماهی بیآب دان
مرده و پژمرده است گر چه بود او وزیر
عشق چو بگشاد رخت سبز شود هر درخت
برگ جوان بردمد هر نفس از شاخ پیر
هر که شود صید عشق کی شود او صید مرگ
چون سپرش مه بود کی رسدش زخم تیر
سر ز خدا تافتی هیچ رهی یافتی
جانب ره بازگرد یاوه مرو خیر خیر
تنگ شکر خر بلاش ور نخری سرکه باش
عاشق این میر شو ور نشوی رو بمیر
جمله جانهای پاک گشته اسیران خاک
عشق فروریخت زر تا برهاند اسیر
ای که به زنبیل تو هیچ کسی نان نریخت
در بن زنبیل خود هم بطلب ای فقیر
چست شو و مرد باش حق دهدت صد قماش
خاک سیه گشت زر خون سیه گشت شیر
مثنوی معنوی-مولوی
مفخر تبریزیان شمس حق و دین بیا
تا برهد پای دل ز آب و گل همچو قیر
نظرات دیوار ها
.لایک
پس یعنی کل عمر من به فنا رفته و حسابش نکنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عالی داش مهدی
.لایک
لایک
زیبا