متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


mona_rt
mona_rt
۱۳۹۴/۰۶/۳۱

ﺑﺎ ﻧﻤﺎﺯﯼ ﮐﻪ ﻏﻠﻂ ﺑﻮﺩ ﭼﻪ ﻣﻐــــــــﺮﻭﺭ ﺷــﺪﯾﻢ !
ﺑﯽﻭﺿﻮ ﺑﺮ ﺳﺮِ ﺳﺠﺎﺩﻩ !... ﭼﻪ ﻣﺴﺮﻭﺭ ﺷﺪﯾﻢ

ﺫﮐــــــﺮِ ﺣﻖ ﺑﺮ ﻟﺐ ﻭ ﺩﻝ ﺩﺭ ﻃﻠﺐِ ﺻﺤﺒﺖِ ﻏﯿﺮ
ﯾﺎ ﻋﻠﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﻭ ﺍﺯ ﮐﻮﯼِ ﺧـــــــــــﺪﺍ ﺩﻭﺭ ﺷﺪﯾﻢ

ﺍﺯ ﺧـــــــــــﺪﺍ ﺧُﺮﺩﻩ ﮔﺮﻓﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻓﺼﻞِ ﻫﺒﻮﻁ
ﺑﯽ ﺳﻮﺍﻟﯽ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﻥ ﺁﻣﺪﻩ ، ﻣﺠﺒـــﻮﺭ ﺷﺪﯾﻢ

ﺑﺲ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﯿﺮِﮔﯽِ ﺟﻬــــــﻞ ﺷﻨﺎﻭﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻢ
ﺩﺭ ﺷﺐِ ﺑﯽﺧﺮﺩﯼ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻭ ﺷﺐﮐﻮﺭ ﺷــﺪﯾﻢ

ﺁﺷﭙﺰ ﺭﺍ ﭼﻪ ﮔﻨﺎﻫﯽﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻄﺒﺦِ ﻋﺸﻖ
ﻧﯿﻢِﻣﺎﻥ ﺑﯽﻧﻤﮏ ﻭ ﻧﯿﻢِ ﺩﮔــــــــﺮ ﺷﻮﺭ ﺷﺪﯾﻢ!

mona_rt
mona_rt
۱۳۹۴/۰۶/۲۴

هر وعده که دادند به ما باد هوا بود
هر نکته که گفتند غلط بود و ریا بود
چوپانی این گله به گرگان بسپردند
این شیوه و این قاعده ها رسم کجا بود ؟
رندان به چپاول سر این سفره نشستند
اینها همه از غفلت و بیحالی ما بود!
خوردند و شکستند و دریدند و تکاندند
هر چیز در این خانه بی برگ و نوا بود .
گفتند چنینیم و چنانیم دریغا ...
اینها همه لالایی خواباندن ما بود !
ایکاش در دیزی ما باز نمی ماند
یا کاش که در گربه کمی شرم و حیا بود!!!!

mona_rt
mona_rt
۱۳۹۴/۰۶/۱۸

زندگي شطرنج دنيا و دل است
قصه پررنج صدها مشكل است
شاه دل كيش هوسها ميشود
پاي اسب آرزوها در گل است
فيل بخت ما عجب كج ميرود
در سر ما بس خيالي باطل است
ما نسنجيده پي سرباز او
غافل اينكه او حريفي قابل است
مهره هاي عمر من نيمش برفت
مهره هاي او تمامش كامل است..

mona_rt
mona_rt
۱۳۹۴/۰۶/۱۵

خود را به خدا بسپار، وقتی که دلت تنگ است
وقتی که را به خدا بسپار، وقتی که دلت تنگ است
وقتی که صداقتها ، آلوده به صد رنگ است

خود را به خدا بسپار، چون اوست که بی رنگ است
چون وادی عشق است او، چون دور ز نیرنگ است

خود را به خدا بسپار ، آن لحظه که تنهایی
آن لحظه که دل دارد ،از تو طلب یاری

خود را به خدا بسپار ، همراه سراسر اوست
دیگر تو چه میخواهی ؟! بهر طلبت از دوست

خود را به خدا بسپار، آن لحظه که گریانی
آن لحظه که از غمها ، بی تابی و حیرانی

خود را به خدا بسپار، چون اوست نوازشگر
چون ناز تو میخواهد ، او را ز درون بنگر..

mona_rt
mona_rt
۱۳۹۴/۰۶/۰۵

ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﺑﺰﻥ ﮐﻪ ....
ﺑﺎ ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎﯼ ﮐﻠﻤﺎﺗﺖ ﺁﺷﻨﺎﺳﺖ
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ......
ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻭﻗﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﺒﯿﻪ ﯾﮏ ﮐﻮﻩ ﯾﺨﯽ ﻣﯽﺷﻮﯼ
ﺁﻓﺘﺎﺑﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺁﺑﺖ ﮐﻨﺪ ...
ﺁﺭﺍﻡ ...
ﺁﺭﺍﻡ ....
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ ﻭﻗﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ..
ﯾﻌﻨﯽ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯾﺖ ﺟﺎﯾﯽ ﮔﯿﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻔﺘﻪ ﺗﻮﺭﺍ ﺑﻔﻬﻤﺪ

mona_rt
mona_rt
۱۳۹۴/۰۶/۰۵

کلمه سحرانگیز «سلام»، چه قدرتی دارد برای تابش محبت! حس کرده ای که بیانش، چه خون گرمی در رگ صبح می دواند؟! آخر، این رمز آغاز هر روز زندگی است که با نام موزون خالق مهربانش جان می گیرد. پس موج لطیفی بساز از واژه پرمهر «سلام» و در گوش تمام اهالی زمزمه کن
سلام سلام سلام
روزتان ختم به زیباترین خیرها
امید آن دارم در این روز حاجت دل پاکتان با زیباترین و مهربانترین حکمتهای الله یکی گردد .
روز پنج شنبه تان خوش باد

MYRA_AMIR
MYRA_AMIR
۱۳۹۴/۰۴/۰۶

سلام مهربون

صبحت قشنگ

+5

helya
helya
۱۳۹۴/۰۱/۳۰

 " ﻣــﺮﺩ " ﺍﺳﺖ
ﺩﺳﺘﻬﺎﯾﺶ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺯﺑﺮﺗﺮ ﻭ ﭘﻬﻦ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ ...
ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺗﻪ ﺭﯾﺸﻰ ﺩﺍﺭﺩ ...
ﺟـﺎﻯﹺ ﮔﺮﯾــﻪ ﮐﺮﺩﻥ، ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﺳﻔﯿﺪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...
ﺍﻭ ﺑﺎ ﻫﻤــﺎﻥ ﺩﺳﺘﻬﺎﯼ ﺯﺑﺮﺵ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻣﯿﮑﻨﺪ ...
ﻭ ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﺎﺻﺎﻑ ﻭ ﻧﺎﻣﻼﯾﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﻮﺳﺪ ﻭ ﺗﻮ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﺸﻮﻯ ...
ﺑﻪ ﺍﻭ ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ !..
ﺍﻭ ﺭﺍ ﺧﺮﺍﺏ ﻧﮑﻦ !..
ﺍﻭ ﺭﺍ " ﻧﺎﻣــــﺮﺩ" ﻧﺨﻮﺍﻥ !..
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﭘﻮﻝ ﻭ ﺛــﺮﻭﺗﺶ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻧﺰﻥ !..
ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧــــﺦ ﺑﺪﻩ ﺗﺎ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﺪﻭﺯﺩ ...
ﻓﻘــــﻂ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺭﻭﺭﺍﺳﺖ ﺑﺎﺵ ﺗﺎ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺖ ﺑﺮﯾﺰﺩ ...
ﺁﻥ ﻣﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺻﺤﺒﺘﺶ ﺭﺍ ﻣﯿﮑﻨﻢ، ﺧﯿﻠﯽ ﺗﻨﻬﺎﺗﺮ ﺍﺯ ﺯﻥ ﺍﺳﺖ !..
ﻣﺮﺩ، ﻣﻮﻫﺎﺵ ﺑﻠﻨﺪ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺗﻮﯼ ﺑﯽ ﮐﹷـﺴﯽ ﻫﺎﯾﺶ ﮐﻮﺗﺎﻫﺶ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭﯼ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ
ﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﻟﺞ ﮐﻨﺪ !..
ﻣﺮﺩ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﺶ ﮔﺮﻓﺖ، ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺯﻧﮓ ﺑﺰﻧﺪ، ﯾﮏ ﺩﻝ ﺳﯿﺮ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺳﺒﮏ
ﺷﻮﺩ !..
ﻣﺮﺩ، ﺩﺭﺩﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺍﺷﮏ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ، ﻓﺮﻭ ﻣﯽ ﺭﯾﺰﺩ ﺩﺭ ﻗﻠﺒﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻭﺳﻌﺖ ﺩﺭﯾﺎﺳﺖ ...
ﯾﮏ ﻭﻗﺖ ﻫﺎﯾﯽ،
ﯾﮏ ﺟﺎﻫﺎﯾﯽ،
ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ :
" ﻣﯿﻢ" ﻣﺜﻞ ﻣﺮﺩ

helya
helya
۱۳۹۴/۰۱/۲۹

تبسم را نه مي توانيم بخريم، نه مي توانيم قرض کنيم

فقط مى توانيم هديه بدهيم

ميســــپارمت به لبخند ها...

گرچه گاهى خودم ميهمان بغض هاى بى دليلم!

لبخندبزن دوست من

تنور دلت گرم..

helya
helya
۱۳۹۴/۰۱/۲۹

محبت زیادى.
همیشه آدمها را خراب مى کند..!
گاهى آدمها میروند.
نه براى اینکه دلایل ماندنشان کم است.
بلکه انقدرکوچک هستند.
که تحمل محبت بسیارتو را ندارند
بزرگترین اشتباه.
اصرار.
براى ماندن کسى است که نیت رفتن دارد.......