متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


شبی ،مست به خانه آمدم
آنقدر مست بودم که گلدان قیمتی که زنم به آن خیلی علاقه داشت را ندیدم و به گلدان خوردم... گلدان شکست..

پیش خود گفتم حتما زنم فردا واسه گلدون کلی دادوبیداد میکنه

 همونجا خوابم برد صبح که از خواب بیدارشدم یادداشتی را روی اوپن دیدم:

عزیزم صبحونه مورد علاقتو روی میز چیدم الانم رفتم بیرون تا برای ناهار مورد علاقت چنتا چیز بخرم دوست دارم عشقم”....!!

 با تعجب از پسرم پرسیدم:
این یادداشت چیه یعنی مامانت ناراحت نشده واسه گلدونی که خیلی دوسش داشت؟
 
پسرم گفت دیشب که مست بودی مامان بغلت کرد بذارتت روتخت تو عالم مستی گفتی خانم به من دست نزن من متاهلم...!!
.



.

بعضی از چیزا اینقدر با ارزشن که خیلی از کارهای بدو میپوشونن... .

.


”بسلامتی همچین مردایی”

 

 


http://up.hamkhone.ir/6/9357ca81c734e772e515dc4287fc4df4.jpg


به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


خزان
ارسال پاسخ

عالی...یعنی هنوز پیدا میشه ازاین مردا

RAD_
ارسال پاسخ

مستی و راستی همینه دیگه
آدما هنگام مستی خود واقعیشونو نشون میدن

شهاب
ارسال پاسخ

قشنگ بود