توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
بیداری
مجنون از راهی میگذشت.
جمعی نماز گذاشته بودند.
مجنون از لا به لای نماز گذاران رد شد. جماعت تند و تند نماز را تمام کردند. همگی ریختند بر
سر مجنون.
گفتند بی تربیت کافر شده ای.
مجنون گفت: مگر چه گفتم.
گفتند مگر کوری که از لای صف نماز گذاران میگذری.
مجنون گفت. من چنان در فکر لیلايم غرق بودم که وقتی میگذشتم حتی یک نماز گذار را ندیدم.
شما چطور عاشق خدایید و در حال صحبت با او كه همگی مرا دیدید.
نظرات دیوار ها
نخستین نظر را ایجاد نمایید !