توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
یک لطیفه قدیمی است که میگوید:
- تعداد نظرات : 6
- ارسال شده در : ۱۳۹۶/۰۲/۰۹
- نمايش ها : 207
یک لطیفه قدیمی است که میگوید:
بنده خدایی میرود پیش روانکاو میگوید:
برادرم دیوانه است، و فکر میکند مرغ است!
روانکاو به او میگوید: خوب چرا پیش من نمیآوریش؟
جواب میگیردکه: چون تخممرغهایش را نیاز داریم!
خوب فکر کنم این خیلی شبیه نظر من درباره روابط انسانی است. این روابط کاملا غیر منطقی
و احمقانهاند ولی فکر میکنم که ما آنها را ادامه میدهیم چون به تخممرغهایش احتیاج داریم!
وودی آلن
نظرات دیوار ها
جالب بود
Like
عالی بود