توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
سقراط در حال مرگ بود . به او زهر داده بودند
- تعداد نظرات : 1
- ارسال شده در : ۱۳۹۵/۱۰/۳۰
- نمايش ها : 92
سقراط در حال مرگ بود . به او زهر داده بودند ، و او می خندید !
یکی از مریدانش از او پرسید:
حالا وقت غصه است ،مرگ خیلی نزدیک است ، تو میخندی و چشمان ما پر از اشک است.
سقراط گفت: غصه کجاست؟؟ اگر من بمیرم و کامل بمیرم ، کسی باقی نمانده تا غصه را
تجربه کند
و اگر من بمیرم و باز هم باقی باشم نیاز به غصه برای چیست؟
ان چه از دست می رود من نیستم . من انی هستم که باقی می مانم
او گفت:من خوشحالم . مرگ فقط می تواند 2 کار بکند:یا میتواند کاملا مرا از بین ببرد پس من
خوشحال هستم زیرا من اینجا نخواهم بود تا غصه را تجربه کنم و اگر بخشی از من باقی بماند
باز هم خوشحالم ان بخشی که من نبوده ، از بین رفته است .
مرگ فقط همین 2 کار را می تواند بکند برای همین است که می خندم زیرا مرگ چه چیز را می
تواند از من بگیرد؟
نظرات دیوار ها
ارسال پاسخ
پاسخ با نقل قول