توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
بچه بودم روضه داشتیم خوابیده بودم
- تعداد نظرات : 3
- ارسال شده در : ۱۳۹۵/۰۷/۱۰
- نمايش ها : 176
بچه بودم روضه داشتیم خوابیده بودم بیدار شدم دیدم گشنمه رفتم آشپزخونه دیدم پام رفته تو سینی
حلوا
کف آشپزخونه پر حلوا نذری بود
دیدم گند زدم یه پایی رفتم تو اتاق پامو با یه پارچه پاک کردم دیدم صدای جیغ میاد
گفتم آقا گندش در اومد
رفتم نگاه کنم دیدم همه میزنن تو سرشون چند نفر غش کردن که حضرت پاشو گذاشته تو سینی
اون سینی رو با همه حلوا ها قاطی کردن همه محل صف کشیدن یه ذره ببرن
شب بابام میگفت حلوا بخور بدبخت شفا بگیری جا پای حضرت است !غافل از اینکه چه گندی زده بودم....
نظرات دیوار ها
لایک
ههههههههههه
لایک