متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


زندگی را گشتم و حیران شدم از سرنوشت


آنچه‌راجایش نبود درقلب من برمن نوشت
 
او  که  دوستش داشتم ، از من گرفت


وانکه من‌دوستش‌نداشتم‌از برای‌من نوشت

اوکه بودم عاشقش سهمم نشد آخر چرا


این‌چه‌تقدیراست‌که‌ایزد ازبرای من نوشت

هر زمان ازفکر او آید به چشمم اشک غم


من‌نخواهم‌اینچنین‌تقدیر را در سرنوشت

من‌چگونه‌سرکنم‌بی‌او که‌روحم مال اوست


در کنار او فقط این زندگی باشد بهشت

عاقبت‌روزی‌کنم‌عصیان‌ازاین تقدیر خویش


می‌روم‌می‌پرسم‌ازاوکه‌چنین تقدیر نوشت

بحر چه وقتی نبودیم ما دو تایی سهم هم


او گذاشت ما را کنار هم در این تقدیر زشت

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


HOSNA
ارسال پاسخ