متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


علم حضرت علی علیه السلام (قسمت دوم حدیث ذعلب)

... سپس امام على (عليه السلام) فرمودند: قبل از اينكه در ميان شما نباشم، از من بپرسيد.

اشعث بن قيس برخاست و عرض كرد: اى اميرمؤمنان! چگونه از زرتشتيان جزيه گرفته می شود در حالى كه كتابى براى آنها نازل و پيامبرى فرستاده نشده است.

آن حضرت فرمود: اى اشعث! خداوند بر آنها كتاب و پيامبر فرستاد تا زمانى كه پادشاهى بر آنها مسلط شد و شبى در حالتى كه مست بود دخترش را به خلوت خود برد و با او نزديكى كرد. زمانى كه صبح شد، مردم از اين ماجرا با خبر شدند و در مقابل خانه او اجتماع كردند و گفتند: اى پادشاه! دين ما را آلوده كرده و آن را نابود ساختى، اينك بيرون بيا تا تو را با حدى كه می زنيم پاك سازيم.

پادشاه به مردم گفت: همه جمع شويد و سخن مرا گوش كنيد. اگر براى اين كار خود دليلى داشتم، مرا رها سازيد ولى اگر دليلى نداشتم، آن وقت (براى حد زدن من) جمع شويد. سپس به آن‏ها گفت: مگر نمی دانيد كه خداوند مخلوقى را گرامى‏تر از پدر و مادرمان يعنى آدم و حوا نيافريده است؟

آنها گفتند: اى پادشاه! راست مى‏گويی.

گفت: آيا آدم پسرانش را به ازدواج دخترانش در نيارود؟

گفتند: راست گفتى! اين (كار) بر اساس همان دين است. پس به اين كار روى آوردند و خداوند دانش را از سينه هايشان نابود ساخت و كتاب را از ميانشان برداشت. پس آنها كافرانى هستند كه بدون حساب وارد جهنم مى‏شوند ولى منافقان از آنها هم بدتر می باشند.

اشعث گفت: به خدا قسم! مانند اين جواب را نشنيده بودم و ديگر سؤالى نمی پرسم. ...

سپس (دوباره) آن حضرت فرمودند: قبل از آنكه مرا از دست بدهيد، سؤال كنيد.

مردى در آخر مسجد در حالى كه به عصايى تكيه زده بود بلند شد و از ميان مردم حركت كرد تا به آن حضرت رسيد و عرض كرد: اى امير مؤمنان! مرا به سوى كارى راهنمايى كنيد كه هر وقت آن را انجام دادم، خداوند مرا از آتش جهنم نجات دهد.

آن حضرت فرمودند: اين را بشنو سپس بفهم و بعد نسبت به آن يقين پيدا كن. دنيا با سه نفر استوار است: دانشمند گويايى كه دانش خود را به كار می برد، ثروتمندى كه با ثروت خود بر اهل دين خدا خسيسى نمی كند و فقيرى كه صبور است. پس زمانى كه دانشمند، علم خود را پنهان سازد و ثروتمند، بخل بورزد و فقير صبر نداشته باشد، گرفتارى و بيچارگى می آيد و عارفان الهى می دانند كه دنيا به ابتدای خود برگشته است يعنى بعد از ايمان به سوى كفر رفته است. اى سؤال كننده! زيادى مساجد و گروه‏هايى كه جسمشان كنار هم، اما دل‏هايشان از هم دور است، تو را مغرور نسازد. اى سؤال كننده! مردم سه گروهند: بى‏اعتنا نسبت به دنيا، مشتاق به دنيا و صبور. اما بى‏اعتنا نسبت به دنيا از چيزى كه از دنيا به او رسيده است خوشحال نمی شود و از چيزى كه از دست داده است، ناراحت نمی گردد. اما صبور با قلب خود آرزوى دنيا را دارد به طورى كه اگر چيزى از دنيا به دست بياورد، از آن چشم پوشى می كند، زيرا نتيجه بد آن را می داند. اما مشتاق به دنيا ترسى ندارد كه از حلال يا حرام به او رسيده است. ...

منبع:

توحید شیخ صدوق. باب 43- حدیث ذعلب.

 

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


نخستین نظر را ایجاد نمایید !