متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


کیفیت ولادت امام زمان علیه السلام 

حکیمه خاتون می گوید: امام حسن عسگری علیه السلام  پس از شهادت پدر به امامت رسید. من همان‌گونه که به دیدار پدرش می رفتم، به دیدار او نیز می رفتم. در یکی از همین دیدارها، نرجس خاتون به سویم آمد تا به رسم احترام، کفشهایم را از پایم بیرون آورد.

به من گفت: سرورم، کفش‌هایت را به من بده. به او گفتم: تو سرور من هستی! به خدا سوگند، هرگز نمی گذارم کفش‌هایم را درآوری و به من خدمت کنی! من باید با جان و دل خدمتگزار تو باشم.

امام عسگری علیه السلام با شنیدن صدای ما فرمود: ای عمه، خداوند به تو جزای خیر دهد!

نزد امام نشستم. نزدیک غروب به کنیزم گفتم:  لباس های مرا بیاور.

امام فرمود: ای عمه! امشب را نزد ما افطار کن! امشب شب نیمه شعبان است. در این شب، نوزادی متولد خواهد شد که نزد خدا بزرگوار و کریم است؛ همان کس که خداوند به وسیله او زمین مرده را زنده می کند.

از این خبر بسیار شادمان شدم و به حضرت گفتم: این نوزاد از کدام یک از همسرانت متولد خواهد شد؟ من که در نرجس، آثار حاملگی مشاهده نمی کنم.

امام فرمود: از نرجس به دنیا خواهد آمد، نه از زن دیگری.

پس از خواندن نماز مغرب و عشاء، من و نرجس با هم افطار کردیم. آن‌گاه به رختخواب رفتم. آن شب همواره به مژده امام حسن عسگری علیه السلام می اندیشیدم.

از این رو، زودتر از شب‌های دیگر برای نماز شب به‌ پا خاستم. نماز شب را به جا آوردم؛ ولی نرجس همچنان در خواب بود و هیچ اثری از وضع حمل در او مشاهده نمی شد. پس از نماز شب، مقداری مناجات کردم و خوابیدم. طولی نکشید که هراسان و مضطرب از خواب پریدم ولی نرجس هنوز خواب بود. پس از مدتی نرجس بلند شد و به نماز شب ایستاد. نماز شب را به جای آورد تا به نماز وتر رسید. به ذهنم خطور کرد که طلوع فجر نزدیک است.

بیرون رفتم و به آسمان نگریستم. فجر اول، طلوع کرده بود. کم‌کم شک و تردید وجودم را فرا گرفت. در این حال امام حسن علیه السلام از داخل اتاقش صدا زد: ای عمه، شتاب نکن! امر خدا نزدیک است.

به خاطر شکی که کرده بودم، از امام علیه السلام خجالت کشیدم.

منابع: 

بحارالانوار ج 51 ص 2، 3، 12، 13، 17، 18 حدیث 3 و 14 و 25.

بحارالانوار، 51 / 2 و 3 و 12 و 13 و 17 و 18 احادیث 3و 4 و 25.

 

 

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


hes110
ارسال پاسخ

ya2120110 :
ان الله علی کل شی قدیر

می دونستی وهابیون تو مکه تک تیرانداز گذاشته اند که اگر امام ظهور کرد شهیدش کنند

بله خنده دار است
اینها هنوز، خداوند متعال و خلیفه اش را نشناخته اند

ya2120110
ارسال پاسخ

ان الله علی کل شی قدیر

می دونستی وهابیون تو مکه تک تیرانداز گذاشته اند که اگر امام ظهور کرد شهیدش کنند