بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
داستان کوتاه... sO_oalio_Os
- تعداد نظرات : 17
- ارسال شده در : ۱۳۹۴/۰۴/۱۹
- نمايش ها : 314
غوغایی در آسمان بر پا شده بود. فرشتگان، خسته از بشر، از خدا
می خواستند تا لطف و رحمت خویش را از آن گناهکار دریغ فرماید .
تا کی پشتیبانی اش می فرمایی و اجازه نمی دهی تا در عرض چشم
بر هم زدنی وجود ننگینش را از زمین پاک کنیم؟ بار ها به او راه راست را نشان
داده ایم و نگاهی نیز به آن نکرده است. چونان گستاخ شده است که حتی
بر وجود تو نیز شک می کند! نامش را از صفحه ی عالم پاک فرما زیرا تاب
تحمل او را نداریم !
و ندایی شنید :
روزی در جامه ی بشری سر کن، آنگاه باز گرد تا در خواست ات اجابت شود .
و چنین بود پاک ترین و زیباترین فرشته از میان فرشتگان برای یک روز به
جامه ی انسان در آمد .
فرشته که به درون جسم انسان حلول کرده بود، روی زمین، از خواب بیدار
شد. خواست بر خیزد، لیکن فشار فراوانی بر پاهایش حس کرد. دیگر از آن
بال های زیبا نشانه ای نبود تا او را به آسمان ببرند. سوزش شدیدی در دل
حس کرد. گرسنه اش بود. باید غذا می خورد، ولی کدامین غذا؟
باید راهی برای امرار معاش می یافت. راه افتاد، از این به آن در، از جایی به
جای دیگر... و این چنین بود گرسنه و ناتوان، بی یار و یاور، خود را در
جهنمی دید که تا همان دبروز، آن را((زمین)) می نامید ...
آن روز به سختی گذشت و هنگام غروب، خسته و کوفته، در گوشه ای
نشست و اندوهگین سر بر زانوهایش گذاشت. ناگهان صدایی شنید :
( چه شده است؟ )
فرشته جواب داد: (( گرسنه و خسته ام))
صدا گفت: (( کمی نان همراه دارم، از آن می خواهی...؟))
فرشته جواب داد: (( مگر خودت گرسنه نیستی؟))
صدا گفت: (( تو از من گرسنه تری!))
فرشته گفت:(( پس خودت چه می کنی؟))
انسان گفت: (( خدا بزرگ است.))
و با این حرف، نان خود را به فرشته داد و رفت .
فرشته، خجالت زده پرسید:(( کجا می روی؟))
انسان پاسخ داد:(( غروب است، می روم تا خدایم را عبادت کنم.))
قطره اشکی در چشمان فرشته حلقه زد، چه، آن روز حتی عبادت خدا را نیز به جا نیاورده بود!
آن شب فرشته دیگر به آسمان برگشت. آسمانی که ساکت و آرام به او
خیره شده بود.
صبح فردا، پاکترین و زیباترین فرشتگان، نخستین موجودی بود که به سوی
زمین پر کشید تا به انسانی کمک کند تا روی پای خود بایستد.
خدایا هیچ گاه ما را به خودمان وامگذار !!
خدایا خیلی دوست دارم !!
از حمایتت ممنونم!!
sO_oalio_Os
ممنون دعوتم کردی
{H}
مرسی از حضورتون خوشحالم کردین
بلاگ بسیار زیبا بود
ممنون دعوتم کردی
خواهش میشه
مرسی از حضورت داداش گلم
ایول داری
مرسی از حضورت دوست عزیز
بسیار زیبا
بسیار زیبا
ایول داری
زیبا بود، لایک
{67}
مرسی از حضورتون
زیبا بود، لایک
مرسی از حضورتون
مرسی از حضورتون خوشحالم کردین
ممنون
مرسی داداش خوشحالم کردین
همیشه و در همه حال خدایا شکرت
لایک داری
ممنون
مرسی از حضورتون
بسیارعالی................