متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


arahs
arahs
۱۳۹۷/۱۲/۱۴

پیروی کورکورانه از عقاید و رسم و رسومات گذشتگان این معنی را تداعی نخواهد کرد که آن‌ها زنده‌اند ؛
بلکه بدان معناست که زنده‌های آن جامعه در واقع مرده‌اند !


AZAD
AZAD
۱۳۹۷/۱۲/۱۳

513

arahs
arahs
۱۳۹۷/۱۲/۱۳

شاید بهتر بود خداوند ما را هم مثل گیاهان خلق میکرد. یعنی اینکه پایمان محکم توی زمین باشد .
آن وقت هیچکدام از این کثافت کاری های مربوط به جنگ و مرز و این چیزها اصلا پیش نمی‌آمد ...


myra
myra
۱۳۹۷/۱۲/۱۲

با آدمها به بدی خودشون رفتار نکن،
باهاشون به خوبی خودت رفتار کن

YaAli110
YaAli110
۱۳۹۷/۱۲/۱۲

پروردگارا

به من دلی پر مهرو بخشش ،زبانی نرم و نیتی خیر عطا فرما

تادر پناه امن تو با رعایت حقوق دیگران و با تسلط براعمال و گفتارم

موجب آرامش در زندگی خود و دیگران باشم …

صبحتون پر از یاد خدا و آرامشی از جنس او...

arahs
arahs
۱۳۹۷/۱۲/۱۲

Life is not a race !
It's a journey ...
Enjoy the moment ...

زندگى مسابقه نيست !
زندگى يك سفر است ...
از لحظه‌هايش لذت ببر ...

mona_rt
mona_rt
۱۳۹۷/۱۲/۱۱


myra
myra
۱۳۹۷/۱۲/۱۱


кнαησσм gσℓ
кнαησσм gσℓ
۱۳۹۷/۱۲/۱۱

آقایون اول تو خواستگاری آنچناﻥ ﺳﻮﺍﻻﺕ فلسفی ﺭﺍﺟﻊ ﺑﻪ ﺯﻧﺪگی ﺍﺯ ﺁﺩﻡ میﭘﺮﺳﻦ ﻛﻪ ﺍﺯ ملاصدرا ﻫﻢ ﺑﭙﺮسی هنگ میکنه! >

ﻭﻟﯽ بعد از ازدواج، ﺗﻨﻬﺎ ﺳﻮﺍﻟﺸﻮﻥ ﺍﻳﻨﻪ:
ﺷﺎﻡ چی ﺩﺍﺭﻳﻢ؟!!!

YaAli110
YaAli110
۱۳۹۷/۱۲/۱۱

اولین باری که تو زندگیم چیزی رو جا گذاشتم هنوز یادمه... آخرای زمستون بود ولی هوا ، هوای بهار بود.یه شال گردن مشکی داشتم که مادر بزرگم واسم بافته بود، اون روز وقتی رسیدم سر کلاس مثل همیشه گذاشتمش تو جا میزی... زنگ آخر که خورد فراموش کردم اصلا شال گردن دارم ، تو کلاس جاش گذاشتم و وقتی فهمیدم که نزدیکای خونه بودم. نمی دونم چرا ولی برنگشتم... گفتم این هوا که شال گردن نمی خواد، فردا میرم سراغش! فردای اون روز زمستون به خودش اومد و هوا عجیب سرد شد... تازه فهمیدم چی رو جا گذاشتم چون بهش احتیاج پیدا کرده بودم! تا رسیدم مدرسه رفتم سراغ جا میزیم،نبود! همه جا رو دنبالش گشتم ولی خبری از شال گردنم نبود. مدام فکر می‌کردم که اگه همون موقع می رفتم سراغش شاید هنوز داشتمش... چند روز بعد یه شال گردن خریدم ولی شال گردنی که مادربزرگم بافته بود کجا و این شال گردن کجا...
بعد از این همه سال خوب می دونم که ما آدم ها خیلی وقتا داشته هامون رو جا می ذاریم ‌، چون فکر می‌کنیم بهشون احتیاج نداریم ... فکر می کنیم همیشه سر جاشون می مونن و هر وقت بریم سراغشون هستن ...اما وقتی زندگیمون زمستون میشه، وقتی تو نبودشون سرما رو حس می‌کنیم تازه می فهمیم که گاهی برای دنبالشون گشتن خیلی دیره ... خیلی ...