متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


asaaal
asaaal
۱۳۹۵/۰۷/۱۹

از محـبت خــارهــا…
↓ ↓ ↓ ↓ ↓ ↓ ↓ ↓ ↓
شــــــــــــــــاخ میشوند !!!!!!
اون قدیم بود گل میشدن….آدما
عوض شدن….!!!!
مــــُــتــــِـِــــاَســـِـِــــفـــــانـــــه !!!

mahsa1987
mahsa1987
۱۳۹۵/۰۴/۳۱

مرخصی ندارد

حتی وقت استراحت ندارد

حقوق و مزایا ندارد

بیمه ندارد

ترفیع و پست و مقام ندارد

استعفا یا اخراج شدن ندارد

بازنشستگی و از کار افتادگی هم ندارد

با این حال دوست داشتنی‌ ترین شغل دنیاست ،

عاشق تو بودن…

mahsa1987
mahsa1987
۱۳۹۵/۰۴/۳۱


دﻭﺱ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺒﺮﻣﺘـــــ ﯾﻪ ﺟـــﺎﯼ ﺷﻠـــﻮﻍ

ﺧﯿﻠـــﯽ ﺷﻠـــﻮﻍ

ﻭﺍﯾﺴﺘـــﻢ ﺍﻭﻥ ﻭﺳــﻂ ﻧﮕﺎﺗـــــ ﮐﻨـــﻢ!

ﺑﮕـــﻢ ﺍﯾﻨـــﺎﺭﻭ ﻣﯿﺒﯿﻨـــﯽ؟

ﺑﮕـــﯽ ﺁﺭﻩ!...

ﺑﮕـــﻢ ﺗــﻮ ﻫﯿﺎﻫـــﻮﯼ ﻫــﻤﻪ ﺍﯾـــﻦ ﺁﺩﻣـــﺎ

ﺑـــﺎﺯﻡ ﻣـــﻦ ﭼﺸﻤـــﺎﻡ ﻓﻘـــﻂ ﺩﻧﺒـــﺎﻝ ﺗــﻮ ﻣﯿﮕـــﺮﺩﻩ

ﺩﻟــــﻢ ﺑـــﺮﺍﯼ ﺗـــﻮ ﺗﻨﮕــــ ﻣﯿﺸـــﻪ...

ﺻــــﺪﺍﻫﺎﺷـــﻮﻥﻭ ﻣـــﯽ ﺷﻨـــﻮﯼ؟

ﺑﮕـــﯽ ﺁﺭﻩ!

ﺑﮕـــﻢ ﺗــﻮ ﺍﻭﺝ ﻫﻤﯿـــﻦ ﺻﺪﺍﻫـــﺎ

ﺩﻟــــﻢ ﺩﻧـــﺒﺎﻝ ﺻــﺪﺍﯼ ﺗــﻮ ﻣﯿﮕـــﺮﺩﻩ...

ﺑﮕـــﻢ ﺣـــﺎﻻ ﭼﺸﻤﺎﺗــــﻮ ﺑﺒﻨـــﺪ

ﺑﮕـــﻮ ﭼـــﻪ ﺣﺴـــﯽ ﺩﺍﺭﯼ!

ﺑﮕـــﯽ ﺍﻧﮕـــﺎﺭ ﮔــــﻢ ﺷــﺪﻡ ﺑﯿـــﻦ ﯾــﻪ ﻋﺎﻟﻤـــﻪ ﻏﺮﯾـــﺒﻪ

ﺑﮕـــﻢ ﺍﮔـــﻪ ﻧﺒﺎﺷـــﯽ ﮔــﻢ ﻣﯿﺸـــﻢ ﺑﯿــﻦ ﯾــﻪ ﺩﻧﯿـــﺎ ﻏﺮﯾـــﺒﻪ

mahsa1987
mahsa1987
۱۳۹۵/۰۴/۳۱


همه جــــا هستی

در نوشـــــــــــــــته هایم

در خیــــــــــــــــــــــــــــــــالم

در دنیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــایم

تنها جایی که باید باشی و ندارمت ، کـــــــنارم است

mahsa1987
mahsa1987
۱۳۹۵/۰۴/۳۱


تڪیـﮧ گـآهَم بآش !

میخـوآهَم سَنگـینی نِگـآه ایـن مَرבمِ حَسـوב شَهـر رـآ

تـو هـَم حـِس کنـی

ایـن مَرבم نمیتَـوآننـَב ببیننَـב

בست هآیِمـآن تـآ این اَنـدآزه بِہم می آینـב !

mahsa1987
mahsa1987
۱۳۹۵/۰۴/۳۱

دخـــــتر بـــــاس وقــتی آقــــــــاشون خــوابه

هــِی با ریشاش ور بــــــره

ومــــوهـــــاشــــو بـِکشــــه...

که دیـــــوونه شـــه•••

آقاشـــون هم پاشه داد بزنه بگه

دیـــــــــــــونـــــــــم کردی نیم وجبی

چی میخـــــــــــــــــــــــــــــــــوای...؟

دختر زُل بزنه تو چــــِشاش بــــــگه :

بــــــــــــــــــــــــــــــوس میخـــــــواااام !!....

عااااااااااششششقتم امیییییییرررررم زندگی و هستی من ...

mahsa1987
mahsa1987
۱۳۹۵/۰۴/۳۰


همه می پرسند:

چیست در زمزمه مبهم آب؟

چیست در همهمه دلکش برگ؟

چیست در بازی آن ابر سپید، روی این آبی آرام بلند

که ترا می برد این گونه به ژرفای خیال؟

چیست در خلوت خاموش کبوترها؟

چیست در کوشش بی حاصل موج؟

چیست در خنده جام

که تو چندین ساعت، مات و مبهوت به آن می نگری؟

نه به ابر، نه به آب، نه به برگ،

نه به این آبی آرام بلند،

نه به این آتش سوزنده که لغزیده به جام،

نه به این خلوت خاموش کبوترها،

من به این جمله نمی اندیشم.

من مناجات درختان را هنگام سحر،

رقص عطر گل یخ را با باد،

نفس پاک شقایق را در سینه کوه،

صحبت چلچله ها را با صبح،

نبض پاینده هستی را در گندم زار،

گردش رنگ و طراوت را در گونه گل،

همه را می شنوم؛ می بینم.

من به این جمله نمی اندیشم.

به تو می اندیشم.

mahsa1987
mahsa1987
۱۳۹۵/۰۴/۳۰



تو گل سرخ منی

تو گل یاسمنی

تو چنان شبنم پاک سحری ؟

نه

از آن پاکتری

تو بهاری ؟

نه

بهاران از توست

از تو می گیرد وام

هر بهار اینهمه زیبایی را

هوس باغ و بهارانم نیست

ای بهین باغ و بهارانم تو

سبزی چشم تو

دریای خیال

پلک بگشا که به چشمان تو دریابم باز

مزرع سبز تمنایم را

ای تو چشمانت سبز

در من این سبزی هذیان از توست

زندگی از تو و

مرگم از توست

تو گل سرخ منی

Amir65y
Amir65y
۱۳۹۵/۰۴/۱۷

اوج گرفتی و من قفس شدم از تو ، حسرت آزادی وبال بالم شد
یه روز دیدن تو تازه شدم از نو ، یه روز از تو گذشت هزار سالم شد
سکوت تو مثل یه راز سر بسته ، بین تولد و مرگ شناورم میکرد
نفس کشیدن تو قوطی در بسته ، از اینکه پروانه ام مکدرم می کرد
دست که می بردی به کوله بار سفر ، دخیل می بستم به دستگیره در
دخیل می بستم به جاده های عبوس ، دخیل می بستم به آخرین اتوبوس
دست که می بردی به کوله بار سفر ، دخیل می بستم به دستگیره در
دخیل می بستم به جاده های عبوس ، دخیل می بستم به آخرین اتوبوس
اونقدر میگن دلت بزرگ نبود ، دلت یه زندونه یه چهار دیواری
تصورم از تو دود هوا شد رفت ، تا هی سقوط کنم به زیر سیگاری
صعود می کردم به قلعه ی چشمات ، سقوط می کردم مهم نبود برام
دلم می خواست که تو رو حبس کنم تو صدام ، هیچکی بغیر از تو مهم نبود برام
چشم که می نداختی به آینه و چمدون ، پناه می بردم به کوچه و بارون
چشم که می بستی رو به بی پناهی من ، پناه می بردم به نا امید شدن
دست که می بردی به کوله بار سفر ، دخیل می بستم به دستگیره در
دخیل می بستم به جاده های عبوس ، دخیل می بستم به آخرین اتوبوس

mahsa1987
mahsa1987
۱۳۹۵/۰۳/۲۹


اعتراف میکنم

این همه واژه را بیهوده هدر می دهم !

باور کن .!.!.!

یک نگاه من ...

جایگزین تمام این واژه هاست ....