بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
دیگه نمیتونم
- تعداد نظرات : 2
- ارسال شده در : ۱۳۹۴/۰۳/۰۹
- نمايش ها : 669
تیکه هام اولش درد داره
بعد گشاد میشی
لذت میبری ازشون نامرد
بوی دود می آید
انگار کسی پای نامردی کسی سوخته است
خدایا چیزی بگویم خجالت بکشی ؟؟؟؟؟
"شکرت"
به سلامتیه "گرگی"که فهمید چوپان خواب است
اما زوزه اش را کشید تا از پشت خنجر نزند
دل من پشت سرت کاسه آبی شد و ریخت
کی شود پیش قدم های تو اسفند شوم ؟
حسادت نکن!
این که بعد از تو بغل گرفته ام
زانوی غم است
خیلی سخته که بخوای با آب خوردن بغضت رو بفرستی پایین ،
اما یه دفعه اشک از چشمات جاری بشه …
کاش میشد قصه رفتن را وقت گفتن بی صدا تغییر داد …
کاش میشد سرنوشت خویش را خود نوشت و بر کف تقدیر داد …
کوچیک و بزرگ نداره ، قوی و ضعیف نمیشناسه زن و مردم نمیشناسه ؛
وقتی غم بیاد سراغت پژمرده میشی …
AliReza
عزیزمی
مثل همیشه عااااالی