متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • درددل بادوستای گلم...$$$

  • سلام دوستان گلم   قراربود این بلاگ بلاگ آخرم باشه...     ولی یکی از داداشای گلم نذاشت که برم...   بلاگ خداحافی نمیخواستم بزنم   فقط میخواستم یه کم درددل کنم با دوستان عزیزم..   توی مدتی که اینجا بودم اتفاقات زیادی برام افتاد...     با آدمای زیادی آشنا شدم   آدمایی که بعضیاشون خیییییییلی خوب بودن   وبعضیا متاسفانه...   نمیخوام بلاگو خراب کنم...…
  • سلاااااااام ...$$$

  • سلااااام به دوستای گل و سحر خیزم!!!!!     من ساعت 8امتحان دارم     دعاکنید تورو خدا!!!!!!     میترسم     دست گلتونم درد نکنه       خدافظ   ←سپیده→
  • مهران مدیری فوت کرد...$$$

  • ❌ مهران مدیری ﻓﻮﺕ ﮐﺮد ❌ بازیگر شایسته و مردمی ﮐﺸﻮﺭﻣﻮﻥ ﺳﺎﻋﺘﯽ ﭘﯿﺶ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ. مهران مدیری از جمله بازیگران مستعد و توانمند سینما و تلویزیون ایران بود که با خلق آثاری به یادماندی از خود هنر ماندگاری را برجای گذاشته است.مدیری ﮐﻪ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﻣﺎﻩ ﭘﯿﺶ بدلیل حجم شدید کاری و پروژه های طاقت فرسا با مشکلات عدیده ای دست به گریبان بود،ﺳﺎﻋﺘﯽ ﭘﯿﺶ ﺩﺭ منزلشان کیک تولد خواهر زاده اش را فوت کرد. شایان ذکر است خواهر زاده ی …
  • بی خوابی...

  • سلام دوستان!!!!!     همین الان بی خوابی زد به سرم     منم زدم توسرش     خجالتم نمیکشه     بچه پرررو
  • قابل توجه آقا پسرا!!!!!!!

  • تصویری از یک پسر ایده آل: Error 404 not found !!!No image   کار از ابرو و شلوار قرمز و گوشواره گذشت…امروز یه پسره رو دیدم وسط دعوا داشت جیغ میزد   یکی از بزرگترین دردسرای پسرا اینه که یکی از مخاطبین خاصش ته ریش دوست داشته باشه و اون یکی ۳ تیغه !اصن نابود میکنه آدمو …                         …
  • فرصت دیدار

  • خوشبختی یعنی دیدنت...خوشبختی یعنی عطرت پیچیده...خوشبختی یعنی...   و چه زیبا بود لحظه ی وصال..نگاهم را به نگاهت دوختم و خندیدیم..   صدای خنده ات به گوش آرزوهایم رسید...نگاهت کردم و در چشمان همچو شبت غرق شوم   ستایشت کردم...به راستی که عشق این است؟؟؟؟تو نیز اینگونه ای؟؟؟؟   باران میبارد.چه زیباست.لحظه ی رفتنت را نیز به خاطر دارم..آن روز هم بارانی بود.آسمان حرفی دارد. امشب هم باری…
  • گرمای طلوع

  • صدایت میکنم تابرگردی..نگاهم میکنی و میروی کدام را باور کنم؟؟نگاه های سردت را؟لبخندهای گرمت را؟ نمیگویی میشکنم؟من سرودگرم روزگاررانچشیده ام که بدانم هرگاه گفتی سرداست لرزیدم و گفتی گرم است حرارت را دیدم آنچنان باورت داشتم که اگر میگفتی بارانم ازصدایت خیس میشدم.....   چشم هایم کورو گوش هایم کرشده است نجوای عاشقانه ی هیچ کس به کامم خوش نیست...   تندخویی تورامیخواهم... آن لبخندت که با کمیابی…