توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
نازنین (N)
- تعداد نظرات : 1
- ارسال شده در : ۱۳۹۵/۰۶/۱۷
- نمايش ها : 128
نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت پرده ی خلوت این غمكده بالا زد و رفت كنج تنهایی ما را به خیالی خوش كرد خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد آتش شوق درین جان شكیبا زد و رفت خرمن سوخته ی ما به چه كارش می خورد كه چو برق آمد و در خشك و تر ما زد و رفت رفت و از گریه ی توفانی ام اندیشه نكرد چه دلی داشت خدایا كه به دریا زد و رفت بود آیا كه ز دیوانه ی خود یاد كند آن كه زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت سایه آن چشم سیه با تو چه می گفت كه دوش عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت
نظرات دیوار ها
دهن کجی میکند
نیامدنهایت
به یک صندلی خالیِ
گوشه ی کافه
و قهوه های تلخی که
میمرد از سردی