متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


shaghayegh2
shaghayegh2
۱۳۹۲/۰۶/۰۳

یک خانم و یک آقا که سوار قطاری به مقصدی خیلی دور شده

بودند، بعد از حرکت قطارمتوجه شدند که در این کوپه درجه یک که

تختخواب دار هم میباشد ، با هم تنها هستند و هیچ مسافر

دیگری وارد

کوپه نخواهد شد...

ساعتها سفر در سکوت محض گذشت و مرد مشغول مطالعه

و زن مشغول بافتنی بافتن بود....

شب که وقت خواب رسید خانم تخت طبقه بالا و

آقا تخت طبقه پایین را اشغال کردند.

اما مدتی نگذشته بود که خانم از طبقه

بالا، دولا شد و آقا را صدا زد و گفت: ببخشید! میشه یه لطفی

در حق من بفرمایید؟

- خواهش میکنم!

- من خیلی سردمه.

میشه از مهماندار قطار برای من یک پتوی اضافی

بگیرید؟

مرد جواب داد:

من یه پیشنهاد دارم!

زن : چه پیشنهادی؟

مرد: فقط برای همین

امشب،

تصور کنیم که زن و شوهر هستیم.

زن ریزخندی کرد وبه دلش نشست ،

و با شیطنت گفت: چه اشکال داره ، موافقم!

- قبول؟

- قبول!

مردگفت : خب ، حالا مثل بچه آدم خودت پاشو، برو از مهموندار

پتو بگیر. یه لیوان چائی هم برای من بیار. دیگه هم مزاحم من

نشو....!!!