متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران



سلام دوستان

روزگارتون خوش

 

 

 

این بلاگ مثل یک دفتر خاطرات، مخصوص نوشتن خاطره های شما در

طول دوران عضویتتون تو همخونه ست .

 

 

 

و خبر این که چند بلاگ جدید (از جمله بلاگ های طنز) به زودی در

بخش سرگرمی .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ممنون از همه

سرگرمی سازان

 

 

نظرات دیوار ها


nafas
ارسال پاسخ

من این سایت خاطره های زیادی دارم هم خوب هم بد
اوایل ک اومدم با ی سری از دوستان از ی سایت دیگه ک داشت کنسل میشد ب اینجا اومدم
واقعا روزای خوبی بود
من واقعا با اینجا زندگی کردم
با دوستای گلم (پدرام ، سهیل، بنیامین ،داریوش، مهرداد، امیر ، پری ، مونا، محسن ،بهار و......) اسماشونو الان ب خاطر ندارم زیاد
دلم برای همشون تنگیده
دوستایی ک الان نمیدونم کجان چیکارا میکنن
ولی هرجایی هستن خوش باشن انشالله

یادمه بعضی وقتا با اکیپمون تو ی بلاگ گند میزدیم بهش انقد ک مسخره بازی در میاوردیم خخخخ

mona11
ارسال پاسخ

amir_sakett :
سلام

یه بار یکی از اعضا برام پیام فرستاد بود با این متن:

سلام، ببخشید جناب ساکت، میتونم در موردتون چن تا سوال شخصی بپرسم؟!

جواب دادم که:

تمنا میکنم، هر چی توی پروفایله همونه!!!

خب بنده یادم رفته بود ک اون موقع جلوی سنم نوشتم: ۹۰ ساله

اینو نوشته بودن:

کاش پدربزرگ منم مثل شما به روز بود


X_REZA_X
ارسال پاسخ

یاد دوستانیـ که برامونـ خاطرهـ ساز شدند، بخیر ...!!!
هرجا هستند سالمـ و بیـ غمـ باشند، یادمـ تورا فراموشـ


آرش
ارسال پاسخ

یه روز میخواستم اینترنت خونه رو تمدید کنم ، تو یه قسمت سایت پارس آنلاین باید شماره تلفن خونه رو بزاریم . من شماره خونه رو از تنبلی کپی پیست میکردم . خلاصه وقتی اینترنت خونه رو تمدید کردم

اومدم همخونه . طبق معمول چون همیشه کد گلهای رز خودم رو کپی داشتم یه لحظه به اون هوا روی دیوار یکی از کاربرا که همیشه دیوارش رو باید تایید میکرد یهوئی شماره خونمون رو گذاشتم .

شانس سگی ام خود کاربره نبود دیوارش هم باز بود . شمارم ثبت شد رو دیوارش . یهو هول کردم نمیدونستم چیکار کنم شروع کردم دیوارشو گل بارون کردن که شماره خونمون بره پایین خخخ

خزان
ارسال پاسخ

سلام
منم خیلی خاطره دارم که یادم بیان دوباره میگم

یبار یه آقایی بهم پیام داد ببخشید یه سوال داشتم و از اونجایی که وقتی آقایی میگه یه سوال داشتم یعنی ابدا نباید جوابشو داد منم جوابی ندادم. و دوباره خودش شروع کردم ببخشید شما بیماری خاصی دارید که نوشتید هرگز ازدواج نمیکنم

همین چند روز پیش یه نفر از همین دورو بری ها بهم پیام تبریک داد واسه ارتقا و نوشت تبریک میگم عارفه خانوم منم خیلی تعجب کردم ک شاید اشتباهی پیام داده
گفتم حالا چرا عارفه خانوم
گفت مگه شما عارفه خانوم نیستین؟!
بعدا متوجه شدم و گفتم، امان از دست آقا پیمان با اون بلاگا کذایی مگه دستم بهشون نرسه

آرش
ارسال پاسخ

shahab98 :
خاطره زیاده ولی خیلیاشونو یادم نیس:D

اول ک ب سایت اومدم به فکر دوستیابی بودم {12}

بعدش ک آشنا شدم شبیه بازی شد برام .دیوارو بلاگ میذاشتم و امتیاز میگرفتم{41}

کم کم با بچه های گل سایت اشنا شدم{18}

مثه خودتون و خانوم شهرزاد و آرش و امیر ساکت و پیمان و محمد و سمیرا و مینا و صدفی و پری و خیلیای دیگه.:-x

خیلی مهربونن و همیشه یادم میمونن و احترامشونو دارم{f2}

یادمه با همین دوستان تو بلاگ هامون خیلی شوخی میکردیم که خاطرات قشنگی شده{44}

هر جا هستن خدانگهشون داره:khodaya

نمیدونم چرا وقتی اسم خودم رو تو این تعریف تمجیدها میبینم زود خر میشم . اصن حال خوبی بهم دست میده تا یه مدت میرم برای خودم

آرش
ارسال پاسخ

SAHARAZAD :
سلام :)
خاطره که زیاده :-?
اوایل که اومده بودم فریاد بعضی از پروفایلا و کاورشون یه طوری بود انگار با یکی سرِجنگ دارن [-(
من واقعا می ترسیدم :-S
یکی اصلا فحش نوشته بود:-B
وقتی فوق حرفه اییا رو می دیدم انگار مدرک دکترا دیدم {39}
خیلی برام قابل احترام بودن {m3}
ویژه ها که اقا زاده محسوب میشدن برام {trol2}
سبک حرف زدنا برام تازه گی داشت {trol46} خیلی فارسی را پاس میداشتن {trol36}
اخیرا یه اقایی پیغام میده ، بِهِم میگه سلام همسرم {trolsibil}
با وجود چنین اشخاصی ،میشه گفت :اینجا ، جای خوبی برای رها شدن از دلتنگی هاست {56}
یه وقتایی موقع فعالیتهای روزانه یاد شوخیای دوستان توی سایت می افتم و خنده می گیره {trol37}
وقتی ازم می پرسن چرا میخندی ، واقعا نمی دونم چی بگم {trol8}
برای همه ی دوستان ارزوی موفقیت می کنم :){59}

امیدوارم همه ی دوستان موفق باشن :)

یعنی منم جزو آقازاده ها بودم؟؟؟ ژنم خوب بوده و هست

شهاب
ارسال پاسخ

خاطره زیاده ولی خیلیاشونو یادم نیس

اول ک ب سایت اومدم به فکر دوستیابی بودم

بعدش ک آشنا شدم شبیه بازی شد برام .دیوارو بلاگ میذاشتم و امتیاز میگرفتم

کم کم با بچه های گل سایت اشنا شدم

مثه خودتون و خانوم شهرزاد و آرش و امیر ساکت و پیمان و محمد و سمیرا و مینا و صدفی و پری و خیلیای دیگه.

خیلی مهربونن و همیشه یادم میمونن و احترامشونو دارم

یادمه با همین دوستان تو بلاگ هامون خیلی شوخی میکردیم که خاطرات قشنگی شده

هر جا هستن خدانگهشون داره

arsham00
ارسال پاسخ

سلام
بیشتر مربوط به روزای اول عضویت هست یادم میاد خندم میگیره
برام غریبه بود سایت به دو تا از این خانوما که درجه کاربری بالای داشتند حالا خوب یادم نیست حرفه ای بودن یا فوق حرفه ای
درخواست دوستی دادم چون میدونستم واردن به سایت که تا حدودی قلق سایت بیاد دستم
ولی تحویلم نگرفتن رو چت شون هم رفتم جواب ندادن
دیگه هیچی بی خیال شدم
مرسی تیارا

hana58
ارسال پاسخ

سلام
نتیجه مسابقه خاطره نویسی از دوران مدرسه چی شد؟ من توی سایت چیزی ندیدم....

AZAD
ارسال پاسخ

سلام
خاطره که زیاده
اوایل که اومده بودم فریاد بعضی از پروفایلا و کاورشون یه طوری بود انگار با یکی سرِجنگ دارن
من واقعا می ترسیدم
یکی اصلا فحش نوشته بود
وقتی فوق حرفه اییا رو می دیدم انگار مدرک دکترا دیدم
خیلی برام قابل احترام بودن
ویژه ها که اقا زاده محسوب میشدن برام
سبک حرف زدنا برام تازه گی داشت خیلی فارسی را پاس میداشتن
اخیرا یه اقایی پیغام میده ، بِهِم میگه سلام همسرم
با وجود چنین اشخاصی ،میشه گفت :اینجا ، جای خوبی برای رها شدن از دلتنگی هاست
یه وقتایی موقع فعالیتهای روزانه یاد شوخیای دوستان توی سایت می افتم و خنده می گیره
وقتی ازم می پرسن چرا میخندی ، واقعا نمی دونم چی بگم
برای همه ی دوستان ارزوی موفقیت می کنم

امیدوارم همه ی دوستان موفق باشن

amir_sakett
ارسال پاسخ

سلام

یه بار یکی از اعضا برام پیام فرستاد بود با این متن:

سلام، ببخشید جناب ساکت، میتونم در موردتون چن تا سوال شخصی بپرسم؟!

جواب دادم که:

تمنا میکنم، هر چی توی پروفایله همونه!!!

خب بنده یادم رفته بود ک اون موقع جلوی سنم نوشتم: ۹۰ ساله

اینو نوشته بودن:

کاش پدربزرگ منم مثل شما به روز بود