مرحله پنجاه و سوم بیو گـــــــرافی باحــضور adgjmptw1370

 

 

 

 

 

 

سلام

  سلام برشما و هموطنان همخونه ای

  اسمتون؟

  خوشگل همخونه ملینا  

 چند سالتونه ؟

  اینجوری که شناسنامه نشون میده 23 ولی دلم 50 سالشه

 

 چند خواهر و چند برادر هستيد؟ اسمشون؟؟ سنشون؟؟...

یه خواهر دارم اسمش پریساست و 19 سالشه و یه داداش دارم اسمش

 

علیرضاست و 22 سالشه و یه داداشمم که 20 سالش بود 25 آبان امسال

 

فوت کرد اسمش محمدرضا بود

 
رنگ مورد علاقت چه رنگیه ؟

یاسمنی

 
محل تولدت کجاست ؟

اینجوری که از مامانم شنیدم در شهر تبریز در بیمارستان خانگی خودمون   

تاریخ تولدت ؟

1-4-1370 

تحصیلاتت ؟

دیپلم تجربی- بی سوادم ولی پشیمانم از اینکه نخوندم

از کدام حیوان خوشت می آید؟ از حیوانی نگهداری میکنی؟

عاشق دلفینم الان دوجفت مرغ عشق خوشگل دارم

 
الان دلت برای چه کسی تنگ شـــده؟...

واسه داداشم

 
بزرگترين عيبی که داری چیه؟

 

مگه خلم بگم بعدشم من اصلا عیبی ندارم دختر به این ماهی

 
چه فصلی از نظر تو باحاله ؟

پاییز و تابستون

 
ماشین مورد علاقت چیه ؟

همه ماشینهای خارجی که اسمشونو بلد نیستم ولی خودم 206 دارم

 
تیکه کلام؟

 واقعا  !!!

بزرگترین آرزوت چیه ؟.

...پولدار بشم و زندگیه آرام و بی دغدغه ای داشته باشم

 
بهترین روز زندگیت؟

وقتی که دختره خوشگلمو تو بیمارستان دادن بغلم

 
با چت کردن چه میانه ای داری؟؟؟

خیلی اهلش نیستم

 
نظرت در مورد سایت همخونه و مدیریتش چیه ؟

 معتاده همخونه هستم و قصد ترک هم ندارم لظفا اصرار نکنید عاشقشم

 
حالا میرسیم به مدیرای محترم

 
همشون خوب و مهربون و پرکار و جذاب و تیز هوش و خوشگل و با محبت و

 

بافکر و با شخصیتن و من خیلی دوسشون دارم  مدیونین اگه فکر

 

کنین دارم پاچه خواری میکنم تا بهم مدال و درجه بدن  !!!

دوست داری با کی ملاقات داشته باشی ؟.

...دوست دارم یه پارتی بگیرن   )تبریز) همه بچه های همخونه توش جمع باشن

 

چی میشه اونوقت!!! یه عالمه دلهای نزدیک و قیافه های ناشناس ...

از کی بدت می آید ؟...

.یکی تو همخونه هست که ازش متنفرم

بهترین سن چند سالگیه؟مدل گوشیت چیه ؟.

...20 سالگی-هواوی

تلخ ترین خاطره ی زندگیت؟....

 فوت داداشم

 

یه خاطره ی قشنگ از دوران مدرست بگو ؟

 یه روز به اصراره بچه ها تو کلاس داشتم عربی میرقصیدم یهو دیدم

بچه ها ساکت شدن و یکی از دوستام هی داره با چشم و ابرو به پشت سرم

اشاره میکنه پرسیدم چی شده بزنین دیگه تازه گرم شدم یهو چشمتون روز

بد نبینه دیدم معاونمون از پشت سر داره برام کف میزنه

همونجا بود که یخ کردم و اون بهم گفت آفرین شریفی چقد هنرمندی...

از این به بعد نمیخواد نماینده کلاس باشی ...اینقد سرخ شده بودم که کله سال

از چشم اون معاونمون فرار میکردم

تا حالا تو مدرسه ازت تقلب گرفتن؟؟ چیکارت کردن؟؟

 نه بابا من بچه زرنگه مدرسه بودم همیشه

 با شنیدن این کلمه ها یاده کدوم کاربر میفتی ؟

 
شیطون ترین_ خودم و Sadgirl

مهربون ترین _مونا و خودم

کل کل کننده ترین_ سحرآزاد

با معرفت ترین _همه دوستای من با معرفتن شادی - صبا -داداش سعید

 

-آقا مجید - اون یکی شادی- مونا -الهام-کیشمیش- داداش وحید - و ...

شادترین_در ظاهر شادی ولی باطنو نمیدونم

باهوش ترین_صبا و خودم

آروم ترین-مانی وحید

 نظرت راجب نفر قبليت در يك كلمه....

اقا امیر احسان همشهریمه و من خیلى براشون احترام قائلم

مهارتت تو چيه؟

آشپزی- مونتاز دوربین مداربسته- آرایشگری-گلسازی-

 

یه جمله ی قشنگ که فکر میکنی به درد بچه های سایت میخوره بگو؟؟....

بدگویی ، رسوایی در پی دارد پس سعی کنید پشت سره کسی تو سایت بدگویی نکنید

 اهل مطالعه هستی ؟ بهترین کتاب هایی که خوندی چی بوده ؟

عاشق مطالعه م نگاه به بیسوادیم نکنید!

زنانگی به توان ابدیت- مرد بی فریاد-به نام من گناه کن و ...

  راجب فریاد پروفایلتون

( برای شادی روح برادر جوانم فاتحه مع الصلوات)

 

  برامون بیشتر توضیح بدید ؟ 

 

همچنین اگر ممکنه راجب برادرتون توضیح بدید و علت فوتشون 

صبح روز 25 آبان وقتی برادرم آماده شد بره سر کار خبر نداشتم اون آخرین

دیدارم با برادرم خواهد بود تو شرکت بودم بعد از ناهار حدود ساعت 3 یه غم

بزرگی به دلم نشست برگشتم به همکارام گفتم نمیدونم چی شده خیلی ناراحتم حس میکنم

میخوام بمیرم دلم میخواد از همه حلالیت بطلبم ...نیم ساعت بعدش خواهرم بهم زنگ

زد گفت زود بیا خونه خبر اوردن که یه ادم مست تو خیابون بهش چاقو زده... خواستم

برم بیمارستان خواهرم قسمم داد که نرو من تنهام و نگرانم بیا خونه...نزدیک خونه بودم که

خواهرم و زن عموم و دختر عمه ام و چند نفر از همسایه ها اومدن جلوم گفتم کجا

میرین چی شده؟ هیشکی هیچی نگفت فقط یه جوری با ناراحتی و نگرانی سرشونو تکون

میدادن خواهرم که کلا حال نداشت و داشت میلرزید با ترس گفت فکر کنم میگن مرده !!!

همونجا بود که زدم تو سرم .... باورم نمیشد... ولی چاقو خورده بود به قلبش و

داداشم آسمونی شده بود

خواهش میکنم فاتحه یادتون نره

با مدیرهای بخش های سایت تا چه حد آشنایی دارید و اگر نقد

 

یا پیشنهادی براشون دارید بگید ؟

مدیران اصلی سایت

پرهام (محمد): Leberman تو چتروم باهاشون آشنا شدم خیلی مهربون و خوش برخوردن

  امید : Mr_king خیلی با معرفت هستن و من اگه مشکلی برام پیش

 

بیاد سعی میکنم با ایشون درمیان بزارم

پدرام : Pedram خیلی شناختی ازشون ندارم ولی تو خوب بودنشون شکی ندارم

مدیران اجرایی

رضا : Reza همیشه تعرفشون و شنیدم

  همخونه : Hamkhone میشه گفت خونه اولم محسوب میشه چون بیشتر

 

وقتمو تو همخونه میگذرونم و خیلی دوسش دارم

----------

مدیر افتخاری

سیامک : siamak شناختی ندارم ولی به نظر میاد با معرفت باشن و خوش اخلاق

----------

پلیس های سایت

رضا : Police شناختی ندارم

علی رضا : Alireza74 شناختی ندارم

علی : Djzix عاشق خانم بچه هاشه(نخود و کیشمیش)

میثم : meisam7p متاسفانه نمیشناسمشون

یوسف : ramin2011 بهترین پلیس سایته از نظر من.... همکار منم هستن ایشون

سجاد: Delnavazan خیلی خوبن

 

علی رضا: visitor : شوخ طبعی این منو کشته خیلی باهاله

------------

مدیر بیوگرافی
شهریار:shahryar_2012 همیشه به دور از حاشیه-مهربون و متین و باوقار هستن

------------

مدیر مسابقه
امین حسین : amirhosein92 نظری راجع به ایشون ندارم موفق باشن

----------

مدیر صندلی داغ

سعید: SaeidTakta بهترین داداش دنیاست عاشقشم و بهش افتخار میکنم

------------
اعضای شورای سایت

پـرهام : Parham خوش برخورد

مهدی: Cuteboy مهربون

سحـر : sahar_takpar در یک کلمه ماه

  ماریــا : marya1370 عزیزمه دوسش دارم
------------
بخش پزشکـی

پزشکی : ayeh25 آیه جونم یدونست عاشقشم
------------

بخش مذهبی

مذهبی : Mazhabi_Site مطالبشون خیلی خوبه مثل خودشون
------------
بخش آموزش زبان

هانا : Hanna1414 مادربزرگمه خیلی دوسش دارم
------------
بخش ماهنامه سایت

امین : amin36 یه معذرت بهشون بدهکارم ایشون دل بزرگی دارن

 

و من همیشه بهشون احترام قائل بودم و خواهم بود
------------
خبرنگاران سایت

شادی : aaraam آخرش نفهمیدم من عمه این خانمم یا عشقش؟؟؟؟؟؟؟

بهترین و صمیمی ترین دوستم تو همخونه

حسین : hossein_76 خیلی بامعرفتن

رها : rahaaaa17 قوری قوری جونم خیلی عینک بهش میاد رها عزیزمه

نیلوفر : NilOoTatalOo شناختی ازشون ندارم

امیراحسان : amir_ehsan همشهریه خودمه خیلی آقاست ما تبریزی ها لنگه نداریم

افسانه :afsoon63 ههه تا حالا فکر میکردم اسمش افسونه!!!

 

افسانه عزیزم تو خوبی لنگه نداره
---------
مدیر بخش عکس

هدیه : hedieh از ته دل دوسش دارم مثل خواهرم میمونه
-------
بخش فناوری سایت

علی :ALI00 : خیلی باهاله و عجیب از نظر من٬ اصلا یه جور معماست 

 

یک جمله با 10 کلمه زیر که همراه با اسم چند کاربر هستش بساز

مدیر _ عاشق _ سوت _ خیانت_ جوراب _

آرش 66 _ امید _ سحر آزاد _ صبا _ سعید تکتا  ...

امید ٬مدیر سایت همخونه صدای سوت خیانتی از تو سایت شنید ایشون

چون خیلی مدیر فعال و دلسوزی هستن رفتن سراغ عاشق های سایت تا ببینن صدای

سوت خیانت از کجا بوده؟!!! اولین بار رفتن پیش آرش 66 و سحر آزاد٬ اونا هم گفتن

که صدای سوت خیانت از ما محاله شنیده بشه صبا هم شاهدمونه!

اتفاقا سعید تکتا هم اونجا بود و طبق معمول جوراباش بو میداد خواهر بیچارش

یعنی من بازم مجبور شدم برم جوراباشو بشورم

ببخشید که جمله تبدیل به داستان شد

نظرتون راجب این جمله چیه ؟

نظر خاصی ندارم موافقم 

 

از این که میهمان بیوگرافی ما بودید ممنونم ، و براتون آرزوی سلامتی و آرامش دارم ،

در آخر اگر صحبتی با دوستان و مخاطبانتون دارید بفرمایید ؟

اگه قرار بود

هر کسی بزرگترین دردش رو برداره و ببره تحویل بده

با دیدن درد های دیگران ،

آهسته دردش رو میذاشت توی جیبش و به خونش بر میگشت

و خدا رو شکر میکرد …!

دوستان عزیز قدر لحظه لحظه زندگیتونو بدونید و همیشه شکرگزار داشته هایتان

باشید همتونو دوست دارم موفق باشید

از مدیریت بخش بیوگرافی هم صمیمانه تشکر میکنم و بهشون خسته نباشید میگم