متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


zebr
zebr
۱۳۹۳/۰۸/۲۹

مادرم از توی آشپزخونه داد زد مصطفی سیخ ِ شلوارت پاره س
منم اینجا توی اتاقم - همینجور که نگام به مانیطور بود دست کردم ببینم کجاش پاره س که بابام اومد تو ، دید من دستم توی شلوارمه!
بهم گفت: دستمال کاغذی میخوای برات بیارم؟
اتفاقا همون موقع من داشتم تصویر ِ پروفایل ِ یکی از دخترای سایت همخونه رو که عکس ِ خصوصی لو رفته یه خانوم خیلی بدحجاب بود رو زوم میکردم!!!
کاش میمردم این اتفاق نمی افتاد...
چند دقیقه بعد مادرم با یه شلوار خیس اومد گفت پسرم این شلواری که انداختی توی لباسشویی سیخش کاملا پاره شده!!!!! میندازمش بیرون