متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • کاش ...........

  • .ﯾﺎﺩﻣﻪ ﺑﭽﮕﯽ ﻫﺎﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﻢ ﺑﻬﺸﺖ ﺯﻫﺮﺍ ﺳﻌﯽ میکردم ﭘﺎﻡ ﺭﻭ ﻗﺒﺮﺍ ﻧﺮﻩ ؛ ﺗﺎ ﺭﻭ ﯾﮑﯿﺸﻮﻥ ﻣﯽ ﺭﻓﺖ ﺟﯿﮕﺮﻡ ﺁﺗﯿﺶ ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺖ ؛ ﭼﺸﺎﻣﻮ ﻣﯽ ﺑﺴﺘﻢ و ﺗﻮی ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﺵ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﻣﯽ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻡ …ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺖ ، ﻣﻦ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ … ﻣﺮﺩﻩ ﻫﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ، ﻗﺪﯾﻤﯽ ﻫﺎ ﭘﻮﺳﯿﺪﻩ ﺗﺮ و ﺟﺪﯾﺪﯼ ﻫﺎ ﺑﺎ ﺳﻨﮓ ﺷﮑﯿﻞ ﺗﺮ !ﻧﻤﯽ ﺩﻭﻧﻢ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺭﻭﯼ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﻗﺒﺮ ﭘﺎﻡ ﺭﻓﺖ یا ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﺪﺗﺎشون ﯾﺎﺩﻡ ﺭﻓﺖ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﻔﺮﺳﺘﻢ ﺍﻣﺎ ﺭﺍﺳﺘﺶ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ : ﻣﺎ ﮐﻪ ﺩﻟﻤﻮﻥ نمیومد ﺣﺘﯽ ﺭﻭﯼ ﻣﺮﺩﻩ …
  • بگذار بدانند 2

  • سگی نزد شیر آمد و گفت با من کشتی بگیر شیر سر باز زد .سگ گفت : نزد تمام سگان خواهم گفت .شیر از مقابله با من می هراسد شیر گفت :سرزنش سگان را خوشتر دارم از اینکه شیران مرا شماتت کنند که با سگی کشتی گرفته ام !!!
  • بگذار بدانند

  • برایم مهم نیست از بیرون چگونه به نظر می آیم... کسانی که درونم را می بینند برایم کافیند... برای آن هایی که از روی ظاهرم قضاوت میکنند حرفی ندارم... با خود می گویم بگذار همان بیرون بمانند...
  • عشق

  • این روزها تنم گرمی یک آغوش میخواهد با طعم عشق نه هوس...!  لبانم خیسی لبی میخواهد   با طعم ناز نه نیاز
  • شکست....

  • بدترین شکستمو وقتی خوردم که…با عشق و امید گره هندزفریمو باز کردم ولی…دیدم گوشیم شارژ نداره…هنوز کمر راست نکردم!!!
  • کجا.....

  • در جستجوی تو چشمانم از نفس افتاد در کجای جغرافیای دلت ایستاده ام که خانه ام ابریست؟؟؟ همیشه دلتنگ توام