متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


mohammadssssss
mohammadssssss
۱۳۹۴/۰۴/۰۱

+5

lidakhanoom
lidakhanoom
۱۳۹۳/۱۰/۲۵

نظرسنجی...

http://www.hamkhone.ir/member/45685/blog/view/177511/


ƤƛƦӇƛM
ƤƛƦӇƛM
۱۳۹۳/۱۰/۲۱

همونقد که پسرا از دخترای سیبیلو خوششون نمیاد
همین احساس رو دخترا نسبت به پسرایی که زیر ابرو برمیدارن دارن
گفتم که در جریان باشید …
+5
ƤƛƦӇƛM

arsha
arsha
۱۳۹۳/۱۰/۲۱

گرگ درون من خسته از نبردهای پی در پی برای زندگیش …..
در گوشه غاری تنها نشسته و زخمهایش را میلیسد!!!
وای از روز انتقام اگر زنده بمانم…..
همه را غار نشین خواهم کرد

doniaaa
doniaaa
۱۳۹۳/۱۰/۲۱

سر کلاس ادبيات معلم گفت:فعل رفتن رو صرف کن: رفتم...رفتي...رفت... ساکت مي شوم، ميخندم ولي خنده ام تلخ مي شود استاد داد مي زند:خوب بعد؟ادامه بده!و من مي گويم :رفت ... رفت ... رفت ... رفت و دلم شکست ... غم رو دلم نشست... رفت و شاديم بمرد ... شور از دلم ببرد...رفت...رفت...رفت...و من مي خندم و مي گويم:خنده ي تلخ من از گريه غم انگيز تر است..............

doniaaa
doniaaa
۱۳۹۳/۱۰/۲۱

سر کلاس ادبيات معلم گفت:فعل رفتن رو صرف کن: رفتم...رفتي...رفت... ساکت مي شوم، ميخندم ولي خنده ام تلخ مي شود استاد داد مي زند:خوب بعد؟ادامه بده!و من مي گويم :رفت ... رفت ... رفت ... رفت و دلم شکست ... غم رو دلم نشست... رفت و شاديم بمرد ... شور از دلم ببرد...رفت...رفت...رفت...و من مي خندم و مي گويم:خنده ي تلخ من از گريه غم انگيز تر است..............

doniaaa
doniaaa
۱۳۹۳/۱۰/۲۱

سر کلاس ادبيات معلم گفت:فعل رفتن رو صرف کن: رفتم...رفتي...رفت... ساکت مي شوم، ميخندم ولي خنده ام تلخ مي شود استاد داد مي زند:خوب بعد؟ادامه بده!و من مي گويم :رفت ... رفت ... رفت ... رفت و دلم شکست ... غم رو دلم نشست... رفت و شاديم بمرد ... شور از دلم ببرد...رفت...رفت...رفت...و من مي خندم و مي گويم:خنده ي تلخ من از گريه غم انگيز تر است..............

doniaaa
doniaaa
۱۳۹۳/۱۰/۲۱

سر کلاس ادبيات معلم گفت:فعل رفتن رو صرف کن: رفتم...رفتي...رفت... ساکت مي شوم، ميخندم ولي خنده ام تلخ مي شود استاد داد مي زند:خوب بعد؟ادامه بده!و من مي گويم :رفت ... رفت ... رفت ... رفت و دلم شکست ... غم رو دلم نشست... رفت و شاديم بمرد ... شور از دلم ببرد...رفت...رفت...رفت...و من مي خندم و مي گويم:خنده ي تلخ من از گريه غم انگيز تر است..............

doniaaa
doniaaa
۱۳۹۳/۱۰/۲۱

سر کلاس ادبيات معلم گفت:فعل رفتن رو صرف کن: رفتم...رفتي...رفت... ساکت مي شوم، ميخندم ولي خنده ام تلخ مي شود استاد داد مي زند:خوب بعد؟ادامه بده!و من مي گويم :رفت ... رفت ... رفت ... رفت و دلم شکست ... غم رو دلم نشست... رفت و شاديم بمرد ... شور از دلم ببرد...رفت...رفت...رفت...و من مي خندم و مي گويم:خنده ي تلخ من از گريه غم انگيز تر است..............

doniaaa
doniaaa
۱۳۹۳/۱۰/۲۱

سر کلاس ادبيات معلم گفت:فعل رفتن رو صرف کن: رفتم...رفتي...رفت... ساکت مي شوم، ميخندم ولي خنده ام تلخ مي شود استاد داد مي زند:خوب بعد؟ادامه بده!و من مي گويم :رفت ... رفت ... رفت ... رفت و دلم شکست ... غم رو دلم نشست... رفت و شاديم بمرد ... شور از دلم ببرد...رفت...رفت...رفت...و من مي خندم و مي گويم:خنده ي تلخ من از گريه غم انگيز تر است..............