متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • یادگاری

  • چرا فراموش کردیم ؟ از یادمان رفت که آن شب پاییزی خودرا بخاطرزودتر دیدن بهار بخواب زدیم، چیزی نمانده است که سی ساله شوم. از آن روزها سالها گذشته است،چه بهارهایی که در خواب بسر بردم. انگار کسی سالهای زندگی ام را ربوده است. کاش بجای خواب مشق هایم را مینوشتم، کاش دمی صدای کوبش پنجره از شدت بادرا به خیال بهر اینهمه ارزان نمیفروختم کاش باران ببارد خدارا چه دیدی شاید کسی از پس سنوبران دوباره مرا صدا بزند…