متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

بلاگ كاربران


  • مقایسه

  • بنظر شما تفاوت جوونای امروز با جوونای دیروز چیه؟
  • دلم دارد به دل داغ لبت را

  • دلم دارد به دل داغ لبت را بیاتا روز گردانم شبت را بیا تا با ترنم های چشمم ببینی اب پاشیدم رهت را قسم بر دل بیا ،از من مپوشان نگاه و چشم و ابروی خمت را ببین چون آهوی گم کرده منزل بجویم در به در من دامنت را به شب در خواب می دیدم که لیلی چه منتها کشد خاک درت را سحر شد گریه ها تابم ربودند که مجنون کو ببیند چاکرت را…
  • ...................انتظار

  • /ماه کامل شدو،یارم به حجاب است هنوز /حال این عاشق دل خسته خراب است هنوز /مست بودم که ز چشمم غمِ تو می بارید /مستیِ از غم عشق تو صواب است هنوز /چند سالی شده از حال دلم بی خبری /دل به حال دل بیچاره کباب است هنوز /من به رویایِ شبم وصلِ تورامی بینم /حیف خواب است ،که وصلِ تو سراب است هنوز کاش لب بر لب و تَن بر تَن و آغوش توبود/ /وای،که ارزویم نقش بر ابست هنوز /هرکه منصور تو شد بر سر دارش بردند /از هما…
  • چشم هایم را دگر تاب فشار گریه نیست

  • /چشم هایم را دگر تاب فشاره گریه نیست /گونه هایم هم دگر ساحل برای گریه نیست /بس که نالیدم ز هجران و فراق و بی کسی /هیچ کس هم صحبتم در بی کسی جز گریه نیست /در غریبی خانه ی دل را کسی در میزند /دیده تا در می گشاید، پشت در جز گریه نیست /ابر را گفتم چرا ساکت شدی حرفی بزن /گفت حرف من به جز رعد و تگرگو گریه نیست /شمع را دیدم که می سوزد به اشک نیمه شب /گفتمش چونی؟؟ مگر راهی به غیر از گریه نیست؟؟؟ /گفت ا…
  • زلف قاتل

  • به گیسویی شدم خیره که چینش قصدجان دارد به چشمی چشم میدوزم که لطف بیکران دارد دلم مخمور لعلی شد که در بازار عشاقان نه قند و نه شکر بلکه چو جام شوکران دارد نگاهش همچو صیادی به صید دل کند تفریح چه صیادی که صید از او نوای الامان دارد ز عشقش صد چومن حیران ز هجرش صد چو من نالان مکن گیسوی خود رقصان که انهم قصد جان دارد…
  • تنهاییو تنهاییو تنهایی

  • قاصدک با ساقه اش در گفتگو انچنان گرم محبت که نگو آن یکی می گفت :با من بد مکن جان برگت راه من را سد مکن این یکی میگفت :تنها میروی؟ بی وفا تنها از اینجا میروی؟ قاصدک میگفت من دل داده ام در مسیر راه باد افتاده ام سالها در انتظار این شبم جانم از عشقش رسیده بر لبم گر ز دامانم نرانی دست را می شکانی قلب این پابست را دست از دامان یارش بر کشید دید با چشمش که یارش میرود تک گل و تنها نگارش میرود قاص…